شرحی بر دعای خمس عشر- مناجات هفتم مطیعین
محقق: فاطمه پورشفیع
تابستان 95
تقدیم به روح مطهّر معصومین علیه السلام
مقدمه:
از بزرگترین نعمتهای خداوند بر بنده اش در خواست است ، تقاضا است ، خواستن است پس بنده وقتی از خداوند چیزی بخواهد، علل و اسباب رسیدن به این در خواست را باید آماده کرده باشد ؛که آن خود شناسی و خداشناسی است.
اعمال صالح ، ایمان ، تقوی ، درجاتی در دنیا دارند که لیاقت را برای انسان رقم می زند و این صفات گزینه های خوبی هستند برای رسیدن به مطلوب که آنهم درخواست از خداوند است؛ ولی گاهی گناه ضعف اعتقادی را بوجود می آورد و براین اساس لیاقت وجودی کم شده و استجابت دعا را طولانی می کند. هرچه استجابت دعا طولانی شود و انسان به جواب در خواست خود نرسد تخفیف در گناهان حاصل می گردد که بزرگترین نعمت است؛ دراین حین نتیجتأ انسان بخود می آید و متوجه اعمال خود می گردد و وزنه اعمال خود را می سنجید.آنچه مسلم است تکامل بشریت در کشف فلسفۀ آفرینش و پیاده کردن پیام دین در زندگی است.
امام صادق(ع) در تبیین جنود عقل و جهل می فرماید: ” والدّعا ضدّهُ الاستنکاف"دعا و ضد آن خود داری است( کافی ج1 ص23ح14)
دعا از جنود عقل است، عقل انسان را نیازمند مطلق می بیند ولذا اورا به عبودیت کمال مطلق دعوت می نماید تا با عبادت و پرستش الهی به عنایت و رحمت الهی برسد، از این رو پیشوایان دین به دلیل بالاترین مراتب عقل و معرفت پیش ازدیگران خود را نیازمند به خدا می دانستند پس به دعا اهتمام داشتند که دعای خمس عشر از آن جمله است،که در ابتداء حس عبودیت فرد نسبت به آفریدگار شکل گرفته و بتدریج رشد می یابد تا در مرحله زهد بهره گیری از رحمتهای الهی را به اوج خود برساند. در باره این دعا باید گفت: دعای خمس عشر پله مبارزاتی نفسانی دربرابرقوای شهویه و بهیمیه وغضبیه است که مسمای آن جهاد با نفس که همان جهاد مرکب است.دعای خمس عشر سیر آفاقی و انفسی بشر بسوی قرب الهی است.
دعای خمس عشر ، پانزده مناجات عرفانی ، اخلاقی ، رفتاری و گفتاری و آموزشی در جهت ارتقاء بشریّت از امام سجاد (ع)است :
سند مناجات خمس عشر در کتابهای الصحیفة الثانیة السجادیة، بحارالانوارو مفاتیح الجنان آمده است. علامه مجلسی میگوید: «این مناجات را در برخی از کتابهای اصحاب دیدم که از امام سجاد (ع) روایت کردهاند»؛ در حالی که ایشان نامی از آن کتابها نبرده و سند روایت را هم نقل نکرده است. شیخ حرّ عاملی نیز در «الصحیفة الثانیة السجادیة» این مناجات پانزدهگانه را از دعاهای سجادیه دانسته و بدون هیچ تردیدی به امام سجاد (ع) نسبت داده است. روایت مناجات خمس عشر مرسل است، و مطالب و مفاهیم موجود در این مناجاتها با اصول و آموزههای قرآنی و دعاهای مأثور دیگر موافق است.
محمد تقی بن مقصود علی اصفهانی،(۱۰۰۳-۱۰۷۰ق) مشهور به مجلسی اول، پدر علامه مجلسی و از علمای شیعه در قرن یازدهم قمری. از وی آثاری چون روضة المتقین و لوامع صاحبقرانی برجای مانده است، مجلسی در اصفهان و نجف تحصیل کرد، وی در مسجد جامع اصفهان به تدریس علوم دینی مشغول بود و پس از استادانش شیخ بهائی و میر داماد، در این مسجد نماز جمعه اقامه میکرد.
محمد تقی مجلسی پدر علامه مجلسی ـ میگوید: «شایسته است که سالک الی الله مداومت بر خواندن مناجات خمس عشر داشته باشد»بعضی از شاگردان سید علی طباطبایی صاحب ریاض از قول وی نقل میکردند که ایشان دائما میگفت: من چندین سال است که بر قرائت این مناجات مداومت دارم و بر اثر قرائت این مناجاتها، خداوند بر قلب من انوار حکمت، معرفت و محبت را تابانده است به صورتی که قابل شمارش نیست و من این مناجاتها را در استجابت دعا تجربه نمودهام، و سالکان و عبادت کنندگان بر قرائت این مناجات مداومت میکنند.جالب اینکه این دعا از جمعه شروع می شود به ترتیب تا پانزده روز طول می کشد و در جمعه پانزدهم پایان می یابد.پس به امید خداوند در معنا دعای خمس عشر وارد می شویم:
1- مناجات التائبین : آموزش توبه برای حفظ عزّت در دنیا
2-مناجات الشاکین: آموزش رفع شبهات و شکایت از نفس أماره که راه توبه را بر انسان بسته.
3- مناجات الخائفین : آموزش خوف از خداوند از بحرانهای رذائل عقیدتی و اخلاقی
4- مناجات الراجین :آموزش امید در برابر خوف الهی، امیدی که پناهش جز خدا کسی دیگر نیست. امیدی که اگر هست باید با خوف همراه باشد.
5- مناجات الراغبین:آموزش رغبت به دین وبی رغبتی به دنیا. که رغبت به دنیا جزء عصیان و طغیان چیزی برای بشر به ارمغان نمی آورد.
6- مناجات الشاکرین: آموزش شکر گذاری از خداوند سبحان.
7- مناجات المطیعین: آموزش طاعت بندگی از نیّت تا عمل.
8- مناجات المریدین: آموزش واقعی مرید و مراد که بیراه رفتن ، هلاکت ابدی دارد.
9- مناجات المحبین: آموزش بندگی خالصانه در برابر خداوند.
10- مناجات المتوّسلین : شناخت اسباب - وسیله قرب “کتاب الله و عترت"برای دوری از انحرافات
11- مناجات المفتقرین : دواء و درمان و آموزش برای کسانیکه نیاز روحی و جسمی دارند ولی نمی دانند.
12- مناجات العارفین : آموزش و پاسخ به شبهات و مبارزه با عرفانهای کاذب نه زهد تنها.
13- مناجات الذاکرین: آموزش ذکر و مفهوم آن.
14- مناجات المعتصمین: آموزش سوار شدن بر کشتی نجات با ریسمان الهی
15- مناجات الزاهدین: آموزش زهد و دوری از رهابیت .
فهرست مطالب مناجات هفتم:
• دل شگفت انگیز ترین عضوانسان
• حُجب چیست؟
• انواع دل
• آنچه دل را زنده میکند یا صیقل می دهد
• دوری از افکار باطل
• مراء شعبه اوّل شک
• تفاوت مراء با جدال
• خود باختگی و هراس
• تردید سومین شعبه شک
• چهارمین شعبه شک
• نتایج شعبه شک
• اهل بیت کشتی نجات
• باقیات و صالحات
السّابعه: «مُناجات المُطیعین للَّهِ»
هفتم: مناجات فرمانبرداران خدا
بسم الله الرّحمن الرّحیم
بنام خداى بخشاینده مهربان
اَللَّهُمَّ اَلْهِمْنا طاعَتَکَ، وَجَنِّبْنا مَعْصِیَتَکَ، وَیَسِّرْ لَنا بُلُوغَ ما
خدایا طاعتت را بر ما الهام کن و از نافرمانیت ما را دور کن و آسان کن بر ما راه رسیدن بدانچه
نَتَمَنّى مِنْ
ابْتِغآءِ رِضْوانِکَ، وَاَحْلِلْنا بُحْبُوحَهَ جِنانِکَ، وَاقْشَعْ عَنْ بَصآئِرِنا
آرزومندیم از تحصیل آنچه موجب خوشنودى تو است و ما را در وسط بهشتهایت جاى ده و پراکنده ساز از پیش دیدگان ما
سَحابَ الْأِرْتِیابِ، وَاکْشِفْ عَنْ قُلُوبِنا اَغْشِیَهَ الْمِرْیَهِ وَالْحِجابِ،
ابرهاى شک و شبهه را و بردار از دلهاى ما پردههاى تردید و تاریکى را
شرح این فراز:
شک و تردید زمانی به اوج خود می رسد که انسان طاعت خدا را فراموش نماید ونافرمانی خدا را در زندگی دنیا ادامه دهد.شبهات نیاز به کسب علم و بصیرت دارد و اگر بصیرت نباشد شک و تردید و شبهات انسان را از پا در می آورد وانسان در کوری وضلالت غوطه ور خواهد شد.
امّا کنترل دل یا قلب؛ قلب را از آن جهت قلب یا دل می گویند که منقلب و دگرگون می شود . حکایت دل حکایت پری است که در یک دشت به بیخ درختی آویخته شده و باد آنرا زیرو رو می کند (شیخ الرئیس ابو علی سینا)قلب ادراک می کند و مغز واسطه ادراک است . پیامبر(ص) می فرماید: هرگاه دل انسان پاک باشد ، بدنش نیز پاک می شود و هر گاه دلش ناپاک باشد بدنش نیز نا پاک گردد. دل مایه هایی از حکمت دارد.حال حکمتهایی از امام علی در نهج البلاغه:
شگفت انگیزترین عضو انسان ، دل اوست و دل مایه هائی از حکمت و مایه هائی از ضد حکمت دارد:
الف: اگر امید و آرزو به آن دست دهد ،طمع خوارش گرداند.
ب: اگر طمع در آن سر بر دارد، آزمندی نابودش کند.
پ:اگر نومیدی بر آن مسلط شود ، اندوه وی را بکشد.
ج: اگر خشم بر وی عارض شود ، کینه لبریزش کند.
چ: اگر خشنودی یارش شود، احتیاط را از یاد ببرد.
خ: اگر ترس آن را در رسد ،پروا و حذر کردن او را گرفتار خود سازد.
د: اگر امنیت او را غلبه کند، غفلت آنرا در یابد.
ذ: اگر نعمت به سراغش آید ، غرور و نخوت آنرا فرو برد.
ص: اگر مصیبتی به او برسد ،بیتابی را ردایش گرداند .
ض: اگر به مالی برسد ، آنرا به طغیان در اندازد.
ع: اگر تهیدستی آزارش دهد ، گرفتاری او را بخودش مشغول سازد.
غ: اگر گرسنگی بر او سخت گیرد، از ضعف زمین گیر شود.
ک: اگر سیری او را از حدّ بگذرد، پُری شکم او را به رنج افکند.
ن: هر تفریطی برایش زیانبار است و هر افراطی برایش تباهی آفرین.
حُجُب چیست آیا آنرا می شناسیم؟ حُجُب مانع رسیدن به کمال انسانی است پس بایداز طریق علم و بصیرت آنها را کنار زد زیرا دلها ظرف خدایند و در این ظرف نباید آلودگیها رخنه کند. خداوند متعال در زمین ظرفهایی دارد که محبوترین آن ظرفی است که صاف و نازک و سخت باشد . این ظرفها همان دلهاست ؛ دل سخت دلی است که حق بگوید و در راه حق از سرزنش هیچ سرزنشگری نهراسد و دل صاف از زنگار گناهان صاف است.
إنّ الله تبارک و تعالی : لا ینظر الی صُوَرکم و لا الی اموالکم و لکن ینظر الی قلوبکم وأعمالکم؛ خداوند تعالی به چهره ها و دارائیهای شما نمی نگرد بلکه به دلها و کرده های شما می نگرد.(رسول اکرم(ص) در المیزان باب دل)
پیامبر می فرماید: دلی که در آن ایمان هست و قرآن نیست (مانند خرما خوش طعم ولی عطر ندارد). دلی که در آن هم ایمان است و هم قرآن(مانند مشکدان که اگر سرش را باز کنی خوشبوست و اگر هم ببندی باز خوشبوست). دلی که در آن قرآن هست و ایمان نیست(مانند إشنان خوشبو ولی بدطعم) اين گياه از نظر خوشخوراكي ارزش كمي داشته و بيشتر مورد علاقه ي شتر مي باشد. بز و گوسفند از اندام هاي خشك گياه به مقدار كم مورد استفاده قرار مي دهد.. ودلی که درآن نه قرآن است و نه ایمان( مانند حنظل بدبو و بد طعم) حنظل یا هدوانه ابوجهل میوه ای می باشد که شبیه به هنداونه است در ابعاد بسیار کوچکتر که طعمی تلخ دارد که در زبان فارسی آن را خربزه ی روباه , کدوی تلخ , سیب تلخ و در عربی حنظل می نامند..(همان)
هیچ بنده ای نیست جز اینکه دو چشم در صورت اوست که با آنها امور دنیا را می بیند و دو چشم در دلش که با آنها امور آخرت را مشاهده می کند و هر گاه خداوند خوبی بنده ای را بخواهد دو چشم دل او را می گشاید که بوسیله آنها وعده های غیبی او را می بیند و به غیب علی الغیب ایمان می آورد.
امام علی(ع) در نهج البلاغه می فرماید: هر وقت دلها روی آوردنی است و شاد است باید دانست که فرشته به او نزدیک می شود پس به انجام مستحبات تمایل یابد و هر گاه دل پشت کرد در این هنگام شیطان به او نزدیک شده و به انجام فرائض بسنده می کند.
انواع دل یا قلب: قلب سلیم دینداری بدور از شک و خواهش نفس و عمل بدون شهرت طلبی و خودنمائی.
قلب مطمئنه: « ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ رَاضِیَهً مَّرْضِیَّهً * فَادْخُلِی فِی عِبَادِی * وَادْخُلِی جَنَّتِی»الفجر: “27و30″
قلب مطمئنه قلبی است که با یاد خداوند دل را آرام می کند . دل در این حالت به دنبال حقّ می گردد و چون به آن رسید آرام و قرار می گیرد .
قلب یا دل أماره بالسوء«إِنَّ النَّفْسَ لأَمَّارَهٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ مَا رَحِمَ رَبِّیَ » یوسف: ۵۳
نفسی است که انسان را به سوی زشتیها وشهوات می کشاند مگر خداوند بنده را دوست داشته باشد وبه او رحم کند.
نفس لوامه: « وَلَا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَهِ» القیامه: ۲
(و به نفس سرزنشگر سوگند! (که پس از مرگ زنده میگردید و رستاخیز حق است)
شرح صدر:از پیامبر (ص) سوال شد : شرح صدر چیست؟ فرمودند : نوری است که خدا در دل مؤمن می افکند و بدان سبب سینه اش فراخ می شود. عرض کردند : آیا برای شناخت آن نشانه ای وجود دارد؟ فرمود آری روی آوردن به سرای جاودانی و دوری گزیدن از سرای پوچی و فریب و آماده شدن برای مرگ پیش از فرا رسیدن آن.
طبع القلب:یطبع الله علی کُلّ قلب متکبّر جبّار (غافر/35) نطبع علی قلوب المعتدین(یونس 74) یطبع الله علی قلوب الذّین لا یعلمون(روم 59) یطبع الله علی قلوب الکافرین(اعراف 101)
پیامبر(ص)می فرماید: مُهر زن،به ستون عرش آویزان است و هرگاه حرمتی شکسته شود و به گناهان عمل گردد و بخدا گستاخی شود خداوند تعالی بوسیله فرستادن مهر زن ، دل چنین شخصی را مهر می زند.(کنزالعمال)
{هنگامی که عمر بن سعد سپاهیان خود را برای جنگ با امام حسین(ع) بسیج کرد و از هر سو آن حضرت را حلقه وار در میان گرفتند ، امام (ع) به سوی دشمن بیرون آمد و آنها را به سکوت دعوت کرد امّا خاموش نشدند تا جائی که حضرت به آنها فرمود : وای بر شما ، شما را چه زیان که به من گوش دهید و گفتار مرا که به راه راستتان فرا می خوانم بشنوید …همه شما از من نافرمانی می کنید و به سخنان من گوش نمی دهید زیرا شکمهایتان از حرام پر شده و دلهایتان مهر خورده است.}طبع علی قلوبکم)
ختم القلب:امام رضا(ع) در باره ” ختم الله” می فرماید : ختم مهر زدن است بر دلهای کافران به کیفر کفرشان ” ختم الله علی قلوبهم و علی سمعهم و علی ابصارهم……..(بقره 7)(عیون الاخبار الرضا)
عمی القلب:پیامبر(ص) می فرماید کورترین گمراهی بعد از هدایت است و بدترین کوری کوری دل است .من کان فی هذه اعمی فهو فی الاخرة أعمی و أضلّ سبیلا(اسراء72)امام رضا(ع) می فرماید ” أعمی عن الحقایق الموجودة” از دیدن حقایق هستی (نور الثقلین )کور عاجز است.
زیغ القلب:انحراف دل ، ربنّا لا تُزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا و هب لنا من لدنک رحمه….. (آل عمران 8)
امام کاظم (ع) می فرماید: خدای عزّوجل از مردمی درستکار حکایت کرده است که گفتند ؛ ای پروردگار ما دلهایمان را دستخوش انحراف مگردان زیرا آنها می دانستند که دلها منحرف می شوند و به کوری و هلاکت خود باز می گردند (تحف العقول)
امام علی(ع) در نهج البلاغه در بر حذر داشتن از فتنه ها ؛ می فرماید: آنگاه پس از این فتنۀ آغازین ، فتنه ای سخت و شکننده و پر شتاب پیش خواهد آمد که بر اثر آن برخی دلهای راست و استوار منحرف می شوند و برخی مردان به سلامت مانده گمراه می گردند.
قلب قسی:ثم قست قلوبکم….؛ امام باقر (ع) خداوند را برای دلها و بدنها کیفر هائی است ،تنگی در معیشت و سستی در عبادت و به هیچ بنده ای کیفری بزرگتر از سختدلی چشانده نشده است. (تحف العقول)
ای جوان بشنو از پیامبر در سفارش به امام حسن(ع) در نهج البلاغه؛ دل جوان در حقیقت همچون زمین خالی و بایری است که هر تخمی در آن افکنده شود می پذیرش . از این رو پیش از آن که دلت سخت گردد و اندیشه ات مشغول و گرفتار شود به تربیت تو مبادرت کردم.
امام علی(ع) در علل الشرایع می فرماید: اشکها نخشکند مگر به سبب سخت شدن دلها و دلها سخت نشد مگر به سبب فزونی گناهان .
پیامبر(ص)فرمودند: ترک عبادت دل را سخت می کند وامید به زندگی همیشگی و بسیاری مال و ثروت مایه تباهی دین و سختی دل است و شرکت نکردن در نماز جمعه بیش از سه نماز از روی بی اعتنایی ، مهر بر دل خواهد شد.
امام علی(ع)در نهج البلاغه می فرماید: هر کس عاشق چیزی شود ، دیده اش را کور گرداند و دلش رابیمار . در نتیجه با چشمی عیب ناک بنگرد و با گوش ناشنوا بشنود ، شهوتها خرد او را ازهم درد و دنیا دلش را بمیراند.
آنچه دل را زنده می کند، ما یحیی القلب:
امام علی(ع) در سفارش به فرزند بزرگوارش امام حسن مجتبی (ع)در خطبه31 نهج البلاغه می فرماید : دل خویش را با موعظه زنده کن و با برکندن از دنیا بمیران. أحی قلبم بالموعظه وأمته بالزّهادة-
امام حسن مجتبی (ع) می فرماید: برشما باد اندیشیدن که آن زنده کننده دل شخص با بصیرت است و کلیدهای آن، درهای حکمت است. لقمان در اندرز به فرزندش : فرزندم با دانشمندان بنشین و زانو به زانوی آنان بزن زیرا خدای عزوجل همچنانکه زمین را با بارش آسمان حیات می بخشد دلها را با نور حکمت زنده می کند.(بحارالانوار)
آنچه دل را صیقل می دهد؛ مایجلّی القلب:
امام صادق(ع) می فرماید :دلها نیز همچون مس زنگار می بندند پس آنها را با استغفار صیقل دهید .
امام علی(ع) می فرماید:قر آن اندرز است و صیقل دل – یاد خدا با قرائت قرآن
وَاَزْهِقِ الْباطِلَ عَنْ ضَمآئِرِنا، وَاَثْبِتِ الْحَقَّ فى سَرآئِرِنا، فَاِنَ
و دور کن باطل را از نهاد ما و پابرجا کن حق را در درون ما زیرا این
الشُّکوُکَ وَالظُّنُونَ لَواقِحُ الْفِتَنِ، وَمُکَدِّرَهٌ لِصَفْوِ الْمَنایِح ِ وَالْمِنَنِ،
شک و تردیدها و گمانها فتنهانگیز و تیره کننده عطاها و بخششهاى زلال و صافى است
شرح این فراز:
دوری از کردارورفتار و افکار باطل ، در امور سیاسی و اقتصادی و دینی و و….. برهر فرد مسلمانی واجب است.
امام علی(ع) فرمودند : دلهای خود را ازچرک گناهان پاک کنید تا حسنات دو برابر شوند .جانهای خود را از کینه پاک کنید زیرا کینه مرضی مسری است . پیامبر(ص) می فرماید : چهار چیز مایۀ تباهی دلهاست ، خلوت کردن با زنان ، گوش کردن به حرفهای آنان ، عمل کردن به رأی و نظر آنان و همنشینی با مردگان ، عرض شد : همنشینی با مردگان چیست؟ فرمود : همنشینی با هر شخصی که گمراه از ایمان و منحرف از احکام الهی باشد (امالی شیخ طوسی)
شک بر چهار شعبه است : 1- جدال بیهوده ، هول و هراس ، دو دلی وتسلیم، اگر کسی به جدال بیهوده عادت کند هیچ گاه شبش به صبح نرسد و همیشه در تاریکی شک بماند و به روشنی یقین نرسد.2- هر گاه از کارهایی که در پیش دارد بهراسد ، عقب نشینی کند و گامی به پیش ننهد.3- هرکه در تردید و دو دلی بسر برد ، لگد کوب سمهای شیطان شود . 3- هر که به حوادث هلاکت بار دنیا و آخرت تن دهد در دنیا و در دنیا و آخرت به هلاکت رسد.حال توضیحاتی از استاد مصباح یزدی:
مراء، شعبه اول شک:
التَّمَارِي؛ «تماري» باب تفاعل از مراء است. گاهي انسان در مقام شناخت حقيقت است، اما چنان حالت مراء براي او ملکه ميشود که ديگر موفق به ادامه تحقيق خود نميشود و به نتيجه نميرسد. كسي كه در مقام تحقيق برميآيد بايد شقوق مختلف مسأله مورد تحقيق را بررسي کند و براي هر يک از آنها به دنبال دليل باشد و اگر شبههاي دارد سؤال کند. اين روش هيچ اشكالي ندارد و اين سؤال و جوابها تتمه تحقيق محسوب ميشود. اما وقتي كسي بنا بگذارد بر اينكه با هر کس بحث ميكند سعي كند حرف او را رد كند و در سخن او تشكيك كند، اين حالت كمكم براي او ملكه ميشود و هميشه سعي او بر اين است که هر حرفي را ابطال کند. به اين کار «مراء» گويند.
يکي از ويژگيهاي روح آدمي که در عرصههاي مختلف ظهور پيدا ميکند اين است که وقتي روي انجام کاري تمرکز پيدا کند و آن را تکرار کند، کمکم روح او با آن کار انس ميگيرد و ترک آن کار براي او سخت ميشود. اين حالت در امور طبيعي و مادي محسوستر است. کسي که براي بار اول سيگار ميکشد وقتي دود تلخ سيگار وارد حلق او ميشود به سرفه ميافتد و ناراحت ميشود. اما چند مرتبه که اين کار را تکرار کرد کمکم تلخي آن را احساس نميکند و به آن عادت ميکند، به گونهاي که اگر سيگار به او نرسد گويا گمشدهاي دارد.
در امور روحي، رواني و اخلاقي هم چنين خصلتي وجود دارد. در روايات آمده است که: «إِنَّ لِلشَّرِّ ضَرَاوَةً كَضَرَاوَةِ الْغِذَاء؛1 کارهاي بد هم مانند عادت به غذا به صورت عادت در ميآيند.» حالت وسواس ابتدا از دقتهاي بيجا شروع ميشود. احيانا خود شخص هم ميداند چنين دقتهايي بيجاست، اما به آنها اهميت ميدهد و آنها را تکرار ميکند. سرانجام کار او به جايي ميرسد که پنجاه بار دست خود را ميشويد و باز ميگويد: نشد!
سوفسطائيان گروهي از اهل بحث و نظر در يونان قديم بودند كه در بحث، از روش مغالطه استفاده ميكردند. نظرياتي هم كه اکنون به آنها نسبت داده ميشود همه نظرياتي توأم با شك و انكار است. گفته ميشود که اين افراد ابتدا معلماني بودند كه راه بحث و جدل را به ديگران ميآموختند. كمكم در اين مسير تصميم گرفتند كه به شاگردان خود روشهايي را تعليم دهند كه بتوانند هر سخني را رد كنند. اين اشتغال دائم و ممارست در تشكيك و رد سخن ديگران، كمكم خود آنها را هم دچار شك كرد و سرانجام در همه ادراکات تشکيک کردند و شكاك شدند. اين رويه به آنجا رسيد که يكي از فيلسوفان غربي اين احتمال را مطرح كرد که: شايد من اصلا خواب باشم و همه چيزهايي که ميبينم خوابي بيشتر نباشد.
تفاوت مراء با جدال:
مراء با جدال فرق دارد. جدال اين است که انسان در ميدان بحث براي اقناع طرف مقابل از روش جدل استفاده کند تا زودتر او را قانع کند. خاصيت جدل اين است که مخاطب را قانع ميکند. با اين روش ممکن است مطلب صحيحي القا شود و مخاطب قانع شود و احتمال هم دارد که مطلب نادرستي القاء شود. همچنين ممکن است انسان ابتدائا بحثي را با روش جدلي مطرح کند، يا براي اعتراض به ادعاي کسي از جدل استفاده کند و بخواهد طرف خود را قانع کند. همه اين شقوق، «جدال» نام دارند. قرآن کريم برخي جدالها را خوب و برخي جدالها را بد شمرده است. درباره جدال مذموم ميفرمايد: وَ مِنَ النَّاسِ مَن يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ؛2 و درباره جدال مطلوب ميفرمايد: وَ لَا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْكِتَابِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ؛3 به خود پيغمبر هم ميفرمايد: ادْعُ إِلِى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ؛4 جدال أحسن با دعوت با حکمت متفاوت است. در دعوت با حکمت، از برهان عقلي استفاده ميشود که به بديهيات ختم ميشود. اين کار گرچه ممکن است، اما احيانا مشکل است. اما در جدال أحسن همان مطلب حق را با مقدماتي بيان ميکنند که مخاطب قبول دارد و قانع ميشود. چند نمونه از جدال أحسن در قرآن آمده است. مثلا خداوند خطاب به مشرکاني که داشتنِ دختر را عيب ميدانستند ميفرمايد: أَلَكُمُ الذَّكَرُ وَلَهُ الْأُنثَى * تِلْكَ إِذًا قِسْمَةٌ ضِيزَى؛5 شما که داشتن دختر را عيب ميشماريد چرا ميگوييد ملائکه دختران خدا هستند؟! آيا سهم شما پسر است و سهم او دختر؟! عجب تقسيم ناعادلانهاي! اين بحث جدلي است و خصم را محکوم ميکند، اما برهاني نيست. گاهي اينگونه بحثها راه را نزديک ميکند و کار بدي شمرده نميشود. در جدال أحسن مطلب حقي بهسادگي و با روشي قانعکننده بيان ميشود. خداي متعال ميفرمايد: با اهل کتاب جدال أحسن کنيد. به آنها بگوييد: ما و شما خداي يگانه را ميپرستيم و هر دو ميگوييم در برابر هر چه که خدا نازل کرده تسليم هستيم. بياييد منصفانه بررسي کنيم ببينيم آيا خدا بعد از تورات و انجيل کتاب ديگري هم نازل کرده است يا نه؟ بحث را از جايي شروع کنيد که طرف احساس کند به شما نزديک است.
اما مراء اينگونه نيست. کسي که مراء ملکه او شده هميشه ميخواهد دليل طرف مقابل را ابطال کند و به حق يا باطل بودن آن کاري ندارد. اين حالت موجب ميشود که او در حال شک باقي بماند و با اين حال، نميتوان اميد داشت که حق را پيدا کند و به ايمان مطلوب برسد.
شعبه دوم، خودباختگي و هراس:
وَالْهَوْلِ؛ عامل ديگري که ممکن است موجب ابتلاي انسان به شک شود و مانع رسيدن انسان به ايمان صحيح شود، عدم اعتماد به نفس در بحث و تحقيق است. وقتي با مسألهاي مواجه ميشود به جاي اينکه درباره آن فکر کند گمان ميکند قابل حل نيست و خود را با آن مسأله درگير نميکند. به تعبير روايت مبتلا به هول ميشود (هَالَهُ) و حالت خودباختگي و هراس به او دست ميدهد و عقبنشيني ميکند (نَكَصَ عَلَى عَقِبَيْهِ). چنين انسان تنبل و ترسويي هم به ايمان صحيح نخواهد رسيد.
ترديد، سومين شعبه شک:
شعبه سوم شک اين است که انسان قدرت تصميمگيري و تشخيص قاطع را نداشته باشد به گونهاي که در ميان اقوال نميتواند يکي را انتخاب کند. مدام يک قدم پيش و يک قدم پس ميگذارد. کمکم اين حالت براي او ملکه ميشود و وسواس ذهني پيدا ميکند و ذهنش قدرت تصميمگيري پيدا نميکند. دليل روشن را مييابد و ميداند که قابل قبول است، ولي دوباره سخنان مخالفان از ذهنش ميگذرد و ذهن او را به آن طرف مايل ميکند. اما با سخن آنها هم قانع نميشود و برميگردد. به اين صورت، بين دو طرف رفت و آمد ميکند و نميتواند خود را قانع کند و تصميم بگيرد. اين هم نوعي بيماري رواني است. اگر انسان معمولي و نرمالي بود با ديدن دليل روشن تصميم خود را ميگرفت و مطلب را قبول ميکرد. اما وقتي حالت وسواس ذهني پيدا کرد هرچه بگويند مطمئن نميشود و در حالت شک باقي ميماند.
تسليم هلاکت شدن، چهارمين شعبه شک:
قسم چهارم شک در انسانهاي بيخيالي و ماجراجو وجود دارد. برخي افراد خود را به آب و آتش ميزنند و کارهاي عجيب انجام ميدهند، به اين اميد که رکوردي به نام آنها ثبت شود و مورد تشويق تماشاچيان قرار گيرند. بسياري از آنها هم در اين راه هلاک ميشوند، ولي اهميت نميدهند. براي چنين افرادي زندگي خيلي اهميت ندارد. تنها همين حالت هيجان و کف و سوت زدن تماشاچيان است که براي آنها خيلي مهم است.
وقتي چنين افرادي را از مرگ و آتش جهنم بيم ميدهي با بيتفاوتي از کنار آن ميگذرند يا ميگويند: «اگر جهنمي وجود داشت، بالاخره يک کاري ميکنيم!» با مسايل ديني هم ماجراجويانه برخورد ميکنند. به تعبير اميرالمؤمنين عليهالسلام حالت استسلام دارند و هر سرنوشتي پيدا کنند براي آنها مساوي است. تنها چيزي که براي آنها اهميت دارد لذتي خيالي است که براي خود ترسيم کردهاند.
نتايج شعبههاي شک:
فَمَنْ جَعَلَ الْمِرَاءَ دَيْدَناً لَمْ يُصْبِحْ لَيْلُهُ؛ «دَيدن» به معناي عادت ثابت است. چه زيباست تعبير حضرت! ميفرمايند: اگر مراء کردن براي انسان عادت شد شب او به صبح نميرسد و از اين تاريکيها به روشني نخواهد رسيد. کسي که کار او تنها رد کردن سخن ديگران است به ايمان نميرسد.
وَمَنْ هَالَهُ مَا بَيْنَ يَدَيْهِ نَكَصَ عَلَى عَقِبَيْهِ؛ کسي که در مواجهه با هر مسألهاي که نياز به تحقيق و فکر دارد هول سر تا پاي او را ميگيريد، روي پاشنههاي پاي خود عقب عقب ميرود و هميشه از مقابل مسايل مهم فرار ميکند. روشن است که چنين کسي هم هيچگاه به مقصد نميرسد.
وَمَنْ تَرَدَّدَ فِي الرَّيْبِ وَطِئَتْهُ سَنَابِكُ الشَّيَاطِينِ؛ حضرت درباره آثار دو شعبه اول شک تنها فرمودند به نتيجه نميرسد. اما براي دو شعبه ديگر نتايج خطرناکي را برميشمارند. ميفرمايند: کسي که به حالت تردد و رفت و آمد بين دو قطب عادت کرده است و نميتواند تصميم بگيرد، در بين راهْ شياطين به او حمله ميكنند و زير سُم آنها له ميشود. اين هشدار حضرت به اين معناست که اين حالتي بسيار خطرناك است و بايد مراقب بود که وسواس در فكر پيدا نكنيم. بايد بدانيم که شناختن دليل صحيح، راه و روش عقلي دارد و براي بررسي هر علم و هر گزارهاي راه تحقيق و متدي صحيح و عقلايي وجود دارد که همه عقلاي عالم کموبيش آن را ميپذيرند و از آن استفاده ميکنند و اگر در بعضي جزئيات آن، اختلافي وجود داشته باشد قابل اغماض است. مثلا همه شکل اول قياس منطقي را ـ اگر مقدماتش يقيني باشد ـ مفيد يقين ميدانند. لذا وقتي برهاني بر اساس شكل اول با مقدمات بديهي شكيل ميگيرد، انسان سالم نميتواند آن را رد كند. مانند حساب دو دوتا چهارتاست. اما کسي که ترديد براي او ملکه شده، ديگر راهي براي اصلاح ذهن و عقل او باقي نمانده است. لذا شياطين به او حمله ميكنند و او زير سم خود له ميكنند.
وَمَنِ اسْتَسْلَمَ لِهَلَكَةِ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ هَلَكَ فِيهِمَا؛ کسي که مانند ماجراجويان با دست خود، خود را تسليم هلاکت ميکند و باكي ندارد که چه بر سرش ميآيد روشن است که وضعيت او از همه سختتر است. آيا كسي كه خود را از بالاي كوه به اعماق دره پرت ميكند نجات پيدا ميكند؟ اگر انسان چنين حالتي پيدا كند طبعا از ايمان و سعادت دنيا و آخرت باز ميماند.
حضرت درباره ايمان و کفر، تعبير دعائم (پايهها) را به کار ميبرند. اما درباره شک، ميفرمايد: شک چهار شاخه دارد. يعني گويا شكهايي كه مزاحم ايمان ميشوند چند نوع هستند و كساني كه مبتلا به شك ميشوند چند دستهاند که در سايه اين شكاكيت از ايمان محروم ميشوند و سعادت دنيا و آخرت را از دست ميدهند. أعاذنا الله و ايّاكم.
من در بين دعاها يک دعا را خيلي دوست دارم و آن دعايي است كه بعد از زيارت ائمه اطهار عليهمالسلام ميفرمايد: «وَ اجْعَلْ حَظِّي مِنْ زِيَارَتِكَ تَخْلِيطِي بِخَالِصِي زُوَّارِك؛6 حظّ و بهره من را از اين زيارت، مخلوط شدن با زوّار خالصت قرار بده!» من خودم اين لياقت را ندارم كه بگويم از زوّار تو هستم تا به من اعتنا كني. اما در بين زوّار شما كساني هستند كه شما آنها را دوست داريد و دعاهاي آنها را آمين ميگوييد و براي آنها شفاعت ميكنيد. ما را هم با آنها قاطي كنيد و براي همه ما شفاعت كنيد.
خدايا! ما را هم جزء كساني قرار بده كه در اين ماه، گناهان آنها را آمرزيدي و عاقبت آنها را ختم به خير ميكني.
بحارالانوار، ج75 ص164.
2 . حج، 3.
3 . عنکبوت، 46.
4 . نحل، 125.
5 . نجم، 21و22.
6 . مفاتيح الجنان، فصل در زيارات جامعه، مقام دوم در دعايي که بعد از زيارت هر يک از ائمه عليهم السلام خوانده مي شود.
اَللَّهُمَّ احْمِلْنا فى سُفُنِ نَجاتِکَ، وَمَتِّعْنا بِلَذیذِ مُناجاتِکَ، وَاَوْرِدْنا
خدایا ما را در کشتىهاى نجاتت جاى ده و از لذت مناجاتت بهرهمند ساز و ما را بر لب دریاچههاى
حِیاضَ حُبِّکَ، وَاَذِقْنا حَلاوَهَ وُدِّکَ وَ قُرْبِکَ، وَاجْعَلْ جِهادَنا فیکَ، و
محبتت وارد کن و شیرینى دوستى و مقام قربت را به ما بچشان و جهد و کوشش ما را در راه خودت و
هَمَّنا فى طاعَتِکَ، وَاَخْلِصْ نِیَّاتِنا فى مُعامَلَتِکَ،
همتمان را در طاعت خودت قرار ده و نیتهاى ما را در مورد کارهایى که برایت انجام دهیم خالص گردان
شرح این فراز:
خدایا ما را در کشتی نجات جای گزین نما و بهره ساز به لذّت مناجات ، و برحوض دوستی و محبّت خود ما را وارد کن و محبّت و قرب خود را بما بچشان وقرار بده جهاد ما را در طریق رسیدن بخودت وهمّت ما را در اطاعت از خودت و نیتّهای ما را در تعامل با خودت خالص گردان.
رسول خدا(ص) فرمودند: ثم حُب اهل بیّتی الذین اذهب الله عنهم الّرجس و طهّرهم تطهیرا؛ محبّت اهل بیت بعد از رسالت من است که خدا ایشان را از هر شک و شرکی دور نموده و ایشان را معصوم و مطّهرگردانیده از جمیع گناهان وبدی(عین الحیات – علامه محمد باقر مجلسی(ره)
پس اهل بیت کشتی نجات بشریت هستند هر کس در این کشتی سوار شود به لذیذترین مناجات الهی در دنیا می رسد و در آخرت کنار حوض کوثر بر حضرتش وارد خواهد شد.اگر امام در بین مردم نباشد احکام الهی تعطیل خواهد شد وبدعتها شکل خواهد گرفت، بنابراین آموزش و یاد گیری طریق بندگی از طریق امام است (امامت خاصه سپس امامت عامه)
جدائی ناپذیری قرآن و عترت(کشتی نجات) امری مسلم است که برای اثبات این حقانیت در این تحقیق ابتدا معنای تأویل و ثقلین مورد بررسی قرار گرفته است وسپس اصل مطلب با رجوع به تفاسیر المیزان و مجمع البیان و کتب دیگرتا آنجا که در کف قدرت است سعی می شود اثبات گردد. ظاهر و باطن قرآن باید در تفسیر مورد توجه قرارگیرد . قرآن ثقل اکبر و ائمه(ع) ثقل اصغر هستند و این دو از هم جدائی ندارند که اگرفقط ظواهر قرآن در نظر گرفته شود مشگلاتی در تفسیر بوجود می آید که نتیجه آن جز انحراف نیست زیرا باید محکمات قرآن از متشابهات آن تمیز داده شود و عام و خاص و غیره از علوم قران در نظر گرفته شود تا حقانیت مطلب در تفسیر قرآن ادا شود. باید دانست که یک خدا داریم و یک پیامبر و یک کتاب و
” ابتغوا الیه الوسیله ” اگر به سوی خدای یکتا و فرمانش که رهگشای انسانها در زندگی دنیا و آخرت است حرکت می کنیم باید با وسیله ای که خداوند متعال مهیا کرده حرکت کنیم که آن چیزی جزء اهل بیت(ع) نیست که قرآن بدون رجوع به ثقل اصغر یعنی اهل بیت (ع) ظواهر است و گمراهی دارد. واین گمراهی در تاریخ اسلام نشان داده شده است زمانی که پیامبر در بستربیماری بودند و از خلفاء قلم و کاغذ خواستند که وصیتی را بنویسند عمر خلیفه دوم گفت: “حسبنا کتاب الله"وبا گفتن این کلمه نفاق و گمراهی وتشکیل فرقه ها و تقسیم مسلمانان بدو قسم “شیعه و سنی” آغاز گشت.
قرآن معارفی دارد مربوط به اسماء خدای سبحان ، صفات، و افعال خداوند چون خلق و امر و اراده و مشیت و قضاء وقدر، هدایت و اضلال و جبر وتفویض و امثال آنها، این یک قسمت از معارف است و معارف دیگر بصورت واسطه بین خود و انسان است مانند لوح ،قلم ، عرش ، کرسی، آسمان و زمین ، ملائک و شیاطین و ….بخشی دیگر از معارف مربوط به خود انسانها در زندگی قبل از دنیا و بعد از دنیا است (زندگی قبل از دنیا ، شامل تاریخ پیدایش – تاریخ نبوت و رسالت و وحی – و ولایت- )و بعد از دنیا شامل : برزخ و معاد و وو…….
معارف قرآن بی نهایت است و در سراسر زندگی دنیا و آخرت این معارف تجلی می کند. معارف قرآن به خود قرآن ختم نمی شود بلکه در کنار خود روایاتی از رسول خدا و ائمه (ع) دارد که ثقل اکبر و ثقل اصغر را در کنار تأویل می نشاند نه آن تأویلی که بعضی ادعا می کنند. قران کریم برای اینکه از تفسیر به رآی و عوارض گمراه شدن و گمراه کردن (منظور قرار دادن علوم قرآن به جای یکدیگر یعنی عام بجای خاص یا بالعکس و همین طور محکم به جای متشابه یا بالعکس و غیره) دور بماند باید در کنار روایات ائمه(ع) بماند تا حقانیت مطلب ادا شود.
علامه طباطبایی عقیده دارد این عده در این روشی که پیش گرفته اند خطا رفته اند ، برای اینکه با این روش که پیش گرفته اند عقل و اندیشه را از کار انداخته اند.در حقیقت آنها گفته اند:
ما حق نداریم در فهم آیات قرآنی عقل و شعور خود را بکار بریم ، تنها باید به بینیم روایت از ابن عباس و یا فلان صحابۀ دیگر نقل شده است.
روایات بسیاری از رسولخدا (ص)و ائمه اهل بیت(ع) رسیده که مثلا فرموده اند : برای قران ظاهری و باطنی است و برای باطن آن باز باطن دیگری است تا هفت بطن یا هفتاد بطن،….
قرآن تبیان کل شی است . قرآن هدایت مردم وجدا کننده حق از باطل است.قرآن ثقلین است. امامان اهل بیت(ع) که رسولخدا (ص) ایشانرا در حدیث مورد اتفاق بین شیعه و سنی منصوب برای چنین مقامی کرد. ( انی تارک فیکم الثقلین ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا بعدی أبدا ، کتاب الله و عترتی، اهل بیتی ، و انّهما لن یقترفا ، حتی یردا علی الحوض ) من دو چیز گران در شما جانشین می گذارم ، که مادام به آندو تمسک جوئید ابدأ بعد ارمن گمراه نمی شوید.یکی کتاب الله و یکی عترتم اهل بیتم را،و ایندو از یکدیگر جدا نمی شوند تا کنار حوض بر من وارد شوند).
که تصدیق خداوند تعالی این آیه است: (انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل بیت و یطهر کم تطهیرا)
علاوه بر آن خداوند تعالی علم به قرآن را از غیر ایشان که مطّهّرین اند نفی کرده و فرموده:
(انه لقران کریم ، فی کتاب مکنون ، لا یمسه الا المطهرون ) بدرستی که این قرآن کتابی است کریم و خواندنی در کتابی مکنون که احدی جز مطهرین با آن تماس ندارد.
این پیغمبر و این امامان اهل بیت (ع) طریقه شان در تعلیم و تفسیر قرآن کریم ، بطوریکه از احادیث تفسیری آنان بر می آید همین طریقه ایست که ما بیان کردیم. تمام روایات در علم تفسیر بما نشان میدهد که هیچ اهل بحثی در آن همه روایت حتی بیک حدیث بر نمی خورد که رسولخدا و یا ائمه اهل بیت (ع) در تفسیر آیه ای از حجت و برهانی علمی و نظری و یا فرضیه ای علمی کمک گرفته باشند.
رسول خدا (ص) در باره قرآن کریم فرموده : وقتی فتنه ها چون پاره های شبی را ه خدا و راه نجات را بر شما مشتبه کردند، در آن هنگام بر شما باد بقرآن ، که او شافعی است ، که شفاعت ووساطتش امضاء شده ، و دلیلی است که بسوی بهترین سبیل راه می نماید و آن کتاب تفصیل و جدا سازی حق از باطل است ، و کتاب بیان است که هر لحظه بتو سعادت می دهد کتاب فصل است نه شوخی ، کتابی است که ظاهری دارد و باطنی ، ظاهرش همه حکمت است ، و باطنش همه علم ، ظاهرش ظریف و لطیف و باطنش بسیار ژرف و عمیق است ، قرآن دارای دلالتها و علامتها است ، و تازه دلالتها یش هم دلالاتی دارد عجائب قرآن را نمی توان شمرد غرائب آن هرگز کهنه نمی شود ، در آن چراغهای هدایت ، و مناره های حکمت است ، بنا براین برهر کسی لازم است که دیدگان خود در آن بچراند و نظر خود را به این صفات برساند.تا دچار هلاکت نشود. روایت در این مضامین از رسول خدا(ص) و ائمه اهل بیت (ع) بسیار زیاد است .
معارفی که در قرآن است معارفی مربوط به توحید ، نبوت ، عدل ، امامت ، و معاد و یا صفات و افعال خداوند تعالی و یا شناخت واسطه های بین خود و انسان است. پس قرآن در این فضای معارفی سنگین از طریق روایات منقوله از رسولخدا(ص) و ائمه اهل بیت (ع) از عامه و خاصه تفسیر می گردد.د رتفسیر عیاشی از فضیل بن یسار روایت شده که گفت: من از حضرت ابی جعفر (ع) در باره این روایت سوال کردم ، حضرت پاسخ دادند: هیچ آیه ای در قرآن نیست مگر آنکه ظاهری و باطنی دارد ، و هیچ حرفی نیست مگر آنکه حدی دارد و برای هر حدی مطلعی دارد.پرسیدم : منظور رسولخدا (ص) از ظهر و بطن قرآن چیست؟ فرمود: منظور از ظاهر قرآن الفاظ نازل شده آنست، و منظور از بطن قرآن معانی الفاظ است، که در مورد خبرهای قرآن بعضی از آن معانی رخ داده و بعضی بعدآ رخ می دهد ، و قرآن با گردش و جریان خورشید و ماه جریان دارد در هر چرخی که آنها می زنند ، و حوادثی می آورند ، پیش گفته ای از قرآن محقق میشود همچنانکه خدای تعالی در این مورد فرموده:
” و ما یعلم تأویله الا الله و الراسخون فی العلم” و آن مائیم که تأویل قرآن را می دانیم.
در تفسیر صافی از رسولخدا(ص) روایت کرده که فرمود: هر کس قرانرا به رأی خودش تفسیر کند خدا مجلسی از آتش برایش فراهم کند.
علامه طباطبایی (ره): این معنا را هم شیعه و هم سنی نقل کرده و در معنای این حدیث احادیث دیگر نیز از آنجناب و از ائمه اهل بیت (ع) نقل شده است. از آن جمله در کتاب منیة المرید از رسولخدا (ص) روایت کرده که فرمود: هر کس در بارۀ قرآن بدون علم چیزی بگوید خدا مجلس او را پر آتش کند.
در این معنا روایاتی دیگر در کتابهای عیون و خصال و تفسیر عیاشی و غیر آنها وارد شده. و اینکه رسولخدا (ص) فرمود : هر کس قرآن را برأی خود تفسیر کند …….. منظور از رأی اعتقادی است که در اثر اجتهاد بدست می اید. گاهی هم کلمه (رأی) بر سخنی اطلاق می شود که ناشی از هوای نفس استحسان باشد ، و بهر حال که رسولخدا (ص) نخواسته است مسلمانان را در تفسیر قرآن از مطلق اجتهاد نهی کند ، تا لازمه اش این باشد که مردم را در تفسیر قرآن مأمور به پیروی روایات وارده از خودش و از ائمه اهل بیتش (ع)کرده باشد.
فَاِنَّا بِکَ وَلَکَ، وَلا وَسیلَهَ لَنا اِلَیْکَ اِلاَّ اَنْتَ،
همتمان را در طاعت خودت قرار ده و نیتهاى ما را در مورد کارهایى که برایت انجام دهیم خالص گردان زیرا ما با تو و از آن توئیم و وسیلهاى به درگاهت نداریم جز خودت
شرح این فراز:
” وابتغوا الیه الوسیله”
خدایا همت ما را در طاعت خودت قوت بخشیدی. ما راه و رسم عبادت را نمی دانستیم . ماعظمت تو را نمی شناختیم . اگر تو وسیله ای(ائمه(ع)) برایمان مقدر نمی کردی ما انسانها بیراهه می رفتیم و جاهل می زیستیم.
از امام سجاد(ع) روایت شده : ما حجتهای خدا بر عالمیان هستیم. پیشوای شیعیان و آقای مؤمنان مائیم.مائیم امان اهل زمین از عذاب خدا و به برکت ما خدا آسمان را نگاه می دارد از اینکه بر زمین افتد و به برکت ما زمین و اهل زمین را از اینکه به آب فرو رود حفظ می کند وبه برکت ما باران از آسمان می فرستد و به شفاعت ما رحمت بربندگان پهن می شود واز زمین نعمتها را می رویاند. اگر در زمین امامی از اهل ما نباشد زمین از هم می پاشد و اهل زمین فرو می رود.از روزی که خدا آدم را خلق کرده هرگز زمین بی حجت و بدون خلیفه (ائمة یهدون)نبوده و زمین تا روز قیامت از امام و خلیفه خالی نخواهد بود (امامت خاصه و امامت عامه)
تفاوت بين امامت عامه و خاصه در اين است كه امامت عامه مربوط به مباحث كلي امامت و بيان نظريه امامت است، بدون در نظر گرفتن امامت انسان معين، ولي امامت خاصه تطبيق آن موارد كلي و نظريه امامت بر مصداق مشخص است.
براي مشخص شدن تفاوت بين امامت عامه و خاصه، لازم است در ابتدا اين دو مفهوم تعريف كردد:
1. امامت عامه: مقصود از امامت عامه، بحث هاي كلان و كلي امامت است. بحث هاي كه راجع به امام خاص و مشخصي نيست، بلكه هركس كه امام باشد، اين بحث ها در مورد او جاري است. مانند حُسن امامت، ضرورت امامت، فلسفه امامت، صفات و بايستگي هاي امام، مقام دنيوي و اخروي امام، و… . در واقع امامت عامه، بيان نظريه امامت است.
2. امامت خاصه: مباحثي كه مربوط به امام مشخص است. مانند اينكه دليل امامت امير المومنين عليه السلام چيست؟ صفات امير المومنين عليه السلام مانند عصمت، علم غيب، و… را مورد بررسي قرار دهد. بنابراي امامت خاصه در واقع تطبيق مباحث امامت عامه است، بر مصاديق و موارد خاص آن.ا
بنابراين تفاوت بين امامت عامه و خاصه در اين است كه امامت عامه مربوط به مباحث كلي امامت و بيان نظريه امامت است، بدون در نظر گرفتن امامت انسان معين، ولي امامت خاصه تطبيق آن موارد كلي و نظريه امامت بر مصداق مشخص است.
نكته علمي: شايد بيان اين مطلب خالي از لطف نباشد كه عقيده و نگاه ما شيعيان با نگاه اهل سنت به بحث امامت با هم فرق دارد به اين صورت كه اهل سنت مسأله امامت را صرفاً به عنوان نظريه اي سياسي انگاشته اند و آن را يكي از مسائل فروع و متعلق به دانش فقه تلقي مي كنند، اما علماي شيعه امامت را از اركان دين مي دانند و در كلام از آن بحث مي كنند، زيرا آن را از شئون خداوند متعال مي دانند
از مطالعه و بررسی سیره و سلوک و معاشرت و اخلاق و حالات ائمه(علیهم السلام) و مواضع و مواقفی که برحسب مناسبات مختلف با دوستان و دشمنان و مسلمانان و کفار داشتند، به خوبی روشن می شود که هریک از آنان تجسم دعوت قرآن و رسالت اسلام و نمایش اکمل تکامل انسان و عالی ترین نمونه تفوق و تعالی بشر به کل مخلوقات بودند.
در زهد و تقوی و گذشت، پاکی و پاکدامنی و خلوص نیت، عبادت و اطاعت از خدا، دلسوزی برای جامعه و از خودگذشتگی و فداکاری برای اسلام، شجاعت و امانت و صداقت، علم و حلم، بردباری و شکیبایی، خویشتن داری و استقامت و پایداری، حب فی الله و بغض فی الله، حمایت از حق و عدل و ایثار، قناعت و تواضع، رضا و تسلیم و توکل و تفویض، سرآمد تمام بشر و سرمشق تمام فضایل و هدایت افعالی الهی اند.
نیکی های امامان در حدی است که دشمنان و سیاست مداران جبار و ستمکاری که وجود آن بزرگواران و آن همه مظاهر پاکی و خیرخواهی و هم نوایی و هم صدایی با مستضعفان را برای حکومت و سلطه و استکبار خود خطر می دیدند نیز به فضل آنها و علمشان و کمال اخلاقشان اعتراف می کردند.
راست ترین مدایح و اشعار، اشعار و مدایحی است که امثال فرزدق و دعبل، کمیت و سیدحمیری در آن دوران های فشار و اختناق در مدح آن بزرگواران سروده اند، هیچ کس نتوانست به فرزدق بگوید: قصیده میمیه تو در مدح امام زین العابدین(ع) مبالغه است، حتی بنی امیه، اگرچه او را زندانی کردند، اما نتوانستند مضامین اشعار شیوا و رسای او را انکار کنند.
در این باب می توان به صدها و هزارها کتاب شیعه و اهل سنت، به ویژه کتاب های اهل سنت که در مناقب اهل بیت و ائمه اثنی عشر(علیهم السلام) نوشته اند، مراجعه کرد؛ کتاب هایی مانند «کفایةالطالب» گنجی شافعی و کتاب «مطالب السئول» محمدبن طلحه شافعی، و کتاب «الفصول المهمه» ابن صباغ مالکی، و «مناقب» ابن مغازلی شافعی، و «تذکرةالخواص» سبط ابن جوزی، و «الاتحاف» شبراوی، و «روضةالاحباب» خواجه محمد پارسا، و «نورالابصار» شبلنجی، و کتاب «اهل البیت» توفیق ابوعلم، و «الصواعق المحرقه» و کتاب های دیگر.
در اینجا سخن را با گفتاری که شبراوی شافعی، شیخ اسبق الازهر نقل کرده است، پایان می دهیم: «اهل بیت همه فضایل را از علم و حلم و جود و ذکاوت و شجاعت و فصاحت و صباحت و بدیهه گویی دارا شدند، علوم ایشان درسی و تحصیلی نیست، و امروزشان برعلوم دیروزشان نمی افزاید؛ بلکه این علوم موهبت هایی ازخدایشان است هرکس انکار علوم آنها را بنماید، مانند کسی است که بخواهد آفتاب را بپوشاند، هرگز کسی که در مقام استفاده علمی بود از آنها پرسشی نکرد که آنان در جواب بمانند و عاجز شوند، هیچ قوم و گروهی با ایشان در میدان مسابقه فضل شرکت نکرد مگر آنکه ناتوان شد و عقب ماند، و چه بسیار چابکی ها و گستاخی ها و حملات و جدال هایی که دیدند و با صبر جمیل با آن برخورد نمودند و بیچاره و ضعیف نگشتند، هرزمان که خروش و غرش آنها برآید، همه خروش ها و غرش ها آرام گیرد و وقتی گوینده ناطقشان زبان به درّفشانی باز کند و سخنرانی نماید، همه گوش ها به اصغا(گوش فرا دادن) درآیند و همگان به آن گوش فرا دهند، سجایا و خصوصیت هایی است که خدا ایشان را به آنها مخصوص گردانیده است.»
اِلهى اِجْعَلْنى مِنَ الْمُصْطَفَیْنَ الْأَخْیارِ وَاَلْحِقْنى بِالصَّالِحینَ الْأَبْرارِ، السَّابِقینَ اِلىَ الْمَکْرُماتِ،
خدایا مرا از برگزیدگان نیکوکار قرارم ده و به شایستگان نیک رفتارم ملحق کن آنان که به کارهاى نیک پیشى جسته و به سوى خیرات
الْمُسارِعینَ اِلىَ الْخَیْراتِ، الْعامِلینَ لِلْباقِیاتِ الصَّالِحاتِ، السَّاعینَ اِلى رَفیعِ الدَّرَجاتِ
شتابان بوده و براى باقیات صالحات کار مىکنند و به رسیدن به درجات عالى و بلند کوشایند که براستى
اِنَّکَ عَلى کُلِّشَىْءٍ قَدیرٌ وَبِالْأِجابَهِ جَدیرٌ، بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.
تو بر هر چیز توانایى و به اجابت خواستهام سزاوار به رحمتت اى مهربانترین مهربانان
شرح این فراز:
بر گزیدگان خداوند ،پیامبران ،ائمه(ع) ،و صالحین می باشند. در این فراز از خداوند می خواهیم که مارا از جمله صالحین و نیکوکاران قرار دهد. زیرا هیچ عبادتی نزد خدا از داخل کردن سرور و خوشحالی بر مؤمن محبوب ترین نیست.(اصول کافی 2/188ح2)
برای معرفی صالحین یکی از بزرگان را از میان دهها مورد استثنائی انتخاب کرده از آن جمله وصیتنامه شیخ حسنعلی اصفهانی (نخودکی) به فرزندش است که در اینجا می آوریم:
“اگر در این راه، تقوی نباشد، ریاضات و مجاهدات را هرگز اثری نیست و جز از خسران، ثمری ندارد و نتیجه ای جز دوری از درگاه حق تعالی نخواهد داشت. حضرت علی بن الحسین علیهما السلام فرمایند:
« انّ العلم اذا لم یعمل به لم یزدد صاحبه الا کفرا و لم یزدد من الله الاّ بعدا »
اگر آدمی، یک اربعین به ریاضت پردازد، اما یک نماز صبح از او قضا شود، نتیجه آن اربعین، هباءً منثوراً خواهد گردید.
بدان که در تمام عمر خود، تنها یک روز، نماز صبحم قضا شد، پسر بچه ای داشتم شب آن روز از دست رفت. سحرگاه، مرا گفتند که این رنج فقدان را به علت فوت نماز صبح، مستحق شده ای. اینک اگر شبی، تهجدم ترک گردد، صبح آن شب، انتظار بلایی می کشم.
بدان که انجام امور مکروه، موجب تنزل مقام بنده خدا می شود که به عکس اتیان مستحبات، مرتبه او را ترقی می بخشد.
بدان که در راه حق و سلوک این طریق، اگر به جایی رسیده ام، به برکت بیداری شبها و مراقبت در امور مستحب و ترک مکروهات بوده است، ولی اصل و روح همه این اعمال، خدمت به ذراری ارجمند رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است.
اکنون پسرم، ترا به این چیزها وصیت و سفارش می کنم:
اول: آنکه نمازهای یومیه خویش را در اول وقت آنها به جای آوری.
دوم: آنکه در انجام حوائج مردم، هر قدر که می توانی بکوشی و هرگز میندیش که فلان کار بزرگ از من ساخته نیست، زیرا اگر بنده خدا در راه حق، گامی بردارد، خداوند نیز او را یاری خواهد فرمود. »
در این جا عرضه داشتم: پدرجان، گاه هست که سعی در رفع حاجت دیگران، موجب رسوایی آدمی می گردد.
فرمودند:
« چه بهتر که آبروی انسان در راه خدا بر زمین ریخته شود.
سوم: آنکه سادات را بسیار گرامی و محترم شماری و هر چه داری، در راه ایشان صرف و خرج کنی و از فقر و درویشی در اینکار پروا منمایی. اگر تهیدست گشتی، دیگر تو را وظیفه ای نیست.
چهارم: از تهجد و نماز شب غفلت مکن و تقوی و پرهیز پیشه خود ساز.
پنجـــم: به آن مقدار تحصیل کن که از قید تقلید وارهی. »
در این وقت از خاطرم گذشت که بنابراین لازم است که از مردمان کناره گیرم و در گوشه انزوا نشینم که مصاحبت و معاشرت، آدمی را از ریاضت و عبادت و تحصیل علوم ظاهر و باطن باز می دارد، اما ناگهان پدرم چشم خود بگشودند و فرمودند:
« تصور بیهوده مکن، تکلیف و ریاضت تو تنها خدمت به خلق خدا است. »
بعد از آن فرمودند:
« چون صبحگاه روز یکشنبه کار من پایان یافت، اگر حالت مساعد بود، خودت مرا غسل بده و کفن و دفن مرا مباشرت کن. »
همچنین سفارش کردند که مرحوم دکتر شیخ حسن خان عاملی که طبیب معالجشان بود ایشان را به جانب قبله کند و آداب میت را اجرا نماید. و به مرحوم سید مرتضی روئین تن مدیر روزنامه طوس نیز فرمودند:
« شما هم صبح یکشنبه بیائید و بعد از فوت من یکساعت بالای سر من قرآن بخوانید. »
مرحوم سید ظاهری زننده اما باطنی عجیب داشت .
سالهای آخر عمر
فرزند ایشان تقل می کند :
حدود دو سال قبل از وفات پدرم، کسالت شدیدی مرا عارض شد و پزشکان از مداوای بیماری من عاجز آمدند و از حیاتم قطع امید شد.
پدرم که عجز طبیبان را دید، اندکی از تربت طاهر حضرت سیدالشهداء ارواح العالمین له الفداء به کامم ریخت و خود از کنار بسترم دور شد.
در آن حالت بیخودی و بیهوشی دیدم که به سوی آسمانها می روم و کسی که نوری سپید از او می تافت، بدرقه ام می کرد. چون مسافتی اوج گرفتیم، ناگهان، دیگری از سوی بالا فرود آمد و به آن نورانی سپید که همراه من می آمد، گفت:
« دستور است که روح این شخص را به کالبدش باز گردانی، زیرا که به تربت حضرت سید الشهداء علیه السلام، استشفا کرده اند ».
در 17شعبان سال 1361 هجری قمری به دیار حق شتافت. مرقد مطهر ایشان هموراه زیارتگاه سالکان عاشقان، در مشهد مقدس می باشد.
هر کس مؤمنی را خوشحال کند حضرت رسول(ص) را خوشحال کرده و هر کس حضرت رسول را خوشحال و مسرور کند خدا را مسرور و خشنود کرده است و نیز اگر مؤمنی را غمگین و آزرده نماید خدا و رسول را به خشم آورده است (اصول کافی 2/192/ح14)
از سدیر صرّاف نقل شده است که :” در خدمت حضرت صادق(ع) بودم ، حق مؤمن نزد آن حضرت مذکور شد. حضرت رو به من کردند و فرمودند : می خواهی مرتبه ومنزلت مؤمن در نزد خدا را برایت بیان کنم ؟ گقتم: بلی؛ فرمود :چون حق تعالی ارادۀ قبض روح بندۀ مؤمن می فرماید ، دو ملک که بر او موکّل بوده اند به آسمان می روند و می گویند : پروردگارا ! این بنده تو نیکو بنده ای بود به طاعت تو مسارعت می نمود و از معصیت احتراز می کرد. اکنون تو قبض روح او نمودی . ما را بعد ازاو به چه چیز امر می فرمایی؟ خداوند عظیم الشّان می فرماید : به دنیا بروید و نزد قبر بنده من باشید و مرا تمجید و تسبیح و تهلیل و تکبیر کنید و ثواب آنها را برای بنده من بنویسید تا اورا از قبر مبعوث گردانم . (اصول کافی2/190/ح8)
امام صادق(ع) می فرماید : قضای حاجت مؤمن از ده حج بهتر است.(بحارالانوار 74/284/285ح4)
امام موسی کاظم (ع) فرمودند: کسی که برادر مؤمنش درحاجتی نزد او بیاید رحمتی است که خدا به جانب او فرستاده است. پس اگر قبول کند موجب دوستی وولایت ما می گردد وولایت ما به ولایت خدا موصول است و اگر او را رد کند و حاجتش را بر نیاورد و حال آنکه قدرت بر آن داشته باشد حق تعالی در قبرش ماری از آتش براو مسلّط می کند تا ابهامش را تا روز قیامت بگزد.(اصول کافی 2/196ح13)
توبه یعنی انقلاب درونی و نیروی قوی علیه نیروهای شهوانی و غضبی و شیطانی.
در شرح این دعا به این نکته برخورد می کنیم که امام (ع) سه مورد را معرفی می کند که حُجُب ایجاد می کند و یک مورد که راهگشاست.وبرای آگاهی و شناخت این موارد باید بدانیم:
زبان ما به شکر خود مشغول دارد تا از هر شکر غیر خدائی دور مانیم. “والسنتا بشکرک عن کل شکر".
اعضای بدن ما را به طاعت خودش مشغول دارد که غیر خدا را فرمان نبریم."و جوارحنا بطاعتک عن کلّ طاعة”
” الهی لا تکلنی الی نفسی طرفةً عین ابداً". خداوندا ، مرا لحظه ای (یک چشم بر هم زدن) بخودم وامگذار چون اگر تو مرا به خود واگذاری طریق ذکر و شکر و طاعت تو را گم خواهم کرد.
همه چیز و همه شبهات را با مطالعه جواب دهید - هرچه شنید باور نکنید مگر اینکه با چشم در موردش تحقیق نمایید
دوستان طلبه من با سازمان تبلیغات اسلامی همکاری داشته و دارم این کلاس برای شما مهم است لطفا استفاده نمایید.
سلام.
وقت بخیر
با توجه به شرایط فرهنگی جامعه و لزوم تجهیز طلاب و فعالین عرصه فرهنگ به ابزار رسانه و خصوصا ابزار قدرتمند انیمیشن از طرف دیگر هزینه سنگین دوره های آموزشی
ما بر آن شدیم تا طی یک عملیات آتش به اختیار یک دوره اموزش رایگان انیمیشن سازی را برای طلاب و خانواده محترم طلاب برگزار نمائیم
هزینه این اموزشها در آموزشگاههای سطح شهر حداقل 2 میلیون تومان هست .
لذا این دوره صلواتی یک فرصت استثنایی برای طلاب و فعالین عرصه فرهنگ اسلامی است .
شایسته است طلاب بزرگوار از این دوره که کاملا بصورت مجازی برگزار می گردد مطلع گردند .
امید که این قدم کوچک مورد رضایت امام زمان علیه السلام باشد.
جهت کسب اطلاعات بیشتر
به کانال @download_3d
مراجعه فرمائید
عضویت در این کانال به منزله ثبت نام در این دوره است
تمامی آموزشها در همین کانال در اختیار اعضا قرار خواهد گرفت.
این کانال @download_3d در نرم افزارهای :
ایتا
سروش
بله
روبیکا
فعال می باشد.
لطفا جهت استفاده حداکثری از این فرصت این اگهی را در کانالها و گروههای طلاب منتشر فرمائید
♻️منتشر کنندگان در ثواب این دوره کاملا شریک خواهند بود.
ممکن است انتشار این مطلب جوان یا نوجوانی را با هنر انیمیشن آشنا نماید و آن فرد منشا تحولات بزرگ گردد بی شک طبق آموزه های اسلام شخصی که مخلصانه اطلاع رسانی نموده در نتایج و ثواب کار ِ افرادی که در این راه اثر گذار خواهند شد شریک خواهید بود.
در شرایط جنگ هر کس با هر انچه در اختیار دارد شایسته است به میدان بیاید .
@download_3d
اجرکم عندالله.
??
برای هدایت بشر در آفرینش، برنامه ریزیهای تربیتی و تشریعی از سوی خداوند پیش بینی شده که به مرحلۀ اجرا در می آید.حرکت در مسیر تعیین شده با تبیین برهانهای تشریعی نظام مند در دنیا، سعادت آخرت را نصیب انسان می کند ، انسانی که در طول زندگی خود از نظام اسلامی و فرامین الهی دفاع می کند و در مقابل هر آنچه که بی عدالتی است، می ایستد و سر فرود نمی آورد؛ اینجاست که عدل الهی در جامعه پیاده می شود وفضل و رحمت پروردگار پیوسته بر جامعه فرود می آید.
خوشا بحالت که پیاده بسوی حسین می روی.
امام صادق (ع) فرمود: مر کس پیاده به زیارت امام حسین (ع)برود . خداوند در برابر هر گامش حسنه ای می نویسد و گناهی از او می زداید. . درجه او بالا می رود .چون به قبر رسید خداوند دو فرشته بر او می گمارد که هر چه خیر از دهانش بیرون آید - می نویسند و هر چه شرّ و غیر آن ( بیهوده گویی) بیرون آید نادیده می گیرند. و چون باز گردد با او وداع می کنند وبه او می گویند: ای دوست خدا آمرزیده ای تو ، و تو جزء حزب خدا، حزب پیامبر خدا و جزءحزب خاندان پیامبرش هستی ! بخدا سوگند هرگز آتش را با چشمانت نخواهی دید و آن نیز تو را نخواهد دید و به سوزاندن تو طمع نخواهد داشت(کامل الزیارات)
شناخت تزویر و ریاکاری در گفتار علی(ع):
تزویر و ریاکاری در سیاست ، روابط سیاسی را غیر امن و پایه اعتمادهای سیاسی را سست می سازد ؛ زیرا در ورای هر سخن سیاسی ، چیزی دیگر نهفته و پشت هر اقدام سیاسی ، عملی خلاف آن قرار گرفته است.در این صورت ، سیاست عرصۀ امورغیرقابل پیش بینی و غیر قابل اتکا خواهد بود. در این عرصه ظاهر بینان به راحتی فریب می خورند و مزّوران و ریاکاران به راحتی به مقاصد نادرست خویش می رسند.
در پیکار صفین ، آن هنگام که شکست قاسطین مسلّم گردید و چیزی نمانده بود تا طومار ستمگری معاویه در نوردیده شود، معاویه و عمروعاص از سر تزویر وریاکاری فرمان بر سر نیزه کردن قرآن ها و دعوت به توقف جنگ را خواستار شدند و مقدس مابانی که درک درستی از سیاست نداشتند ، فریب آن تزویر و ریاکاری را خوردند . سخنان امام علی(ع) در این باره چنین بود:
“هذا امرٌ ظاهرُهُ ایمانٌ و باطنُهُ عُدوان و اوّلُهُ رحمةٌ و آخرُهُ ندامةٌ “(نهج البلاغه - خطبه 122)
این کاری است که ظاهر آن نشانه گرایش به آیین است و باطن آن تجاوز به دین و دشمن و کین ؛ و آغاز آن بخشایش است و مهربانی ؛ و انجام آن پشیمانی.
در اندیشه سیاسی علی(ع) جز با نفی تزویر و ریاکاری نمی توان به درستی امانت داری کرد و راه رشد مردمان و بستر سعادت ایشان را فراهم نمود.او بر هر گونه تزویر و ریاکاری خط بطلان کشید.( دلشاد تهرانی- تفسیر موضوعی نهج البلاغه)
دلار انشالله ارزشت به صفر رسد و همه تو را فراموش کنند چون بوی سلطه می دهی.
آنان که شهادت نصیبشان شد خوش به سعادتشان نبودند ببیند که مردم چقدر در خانه های خود احتکار کردند و دست به دست خائنان دادند.
از امام صادق(ع) روایت شده است “: ” لو یعلم المؤمن ماله من الاجر فی المصائب لنَمُنّی أنّه قرضش بالمقاریص"اگر مؤمن می دانست که در برابر مصائب چه پاداشی دارد آرزو می کرد بدنش با قیچی قطعه قطعه شود (مستدرک الوسائل ج2 ص434)
سلام دوستان : به عرض می رسانم که به حول و قوه الهی موفق شدم که 54 دعای صحیفه سجادیه را شرح کنم - اسمش را گذاشته ام “معارف اسلامی در صحیفه سجادیه” - چون سعی کرده ام تمام الفاظ و مفهوم ها و منطوق ها را در تعریف در نظر گرفته ام - امیدوارم شما نیز از آن استفاده نمایید- مثلا در دعای سوم ملائکه بطور کامل تعریف شده اند و در دعای پنجم شگفتیهای عالم خلقت بیان شده - در دعای هشتم تمام الفاظ اخلاقی حسن و قبح آن تعریف و طریق معالجه ها بیان شده است. برای دریافت این نوشته ها به پیام رسان سروش مراجعه و کانال من در سروش- تقدیم به روح پاک سید الساجدین علی بن الحسین علیه السلام و شهدای راه حق و حقیقت .@dajmohkam
- زیارت امین الله, زیارتی است که امیر عابدان و سید و سالار پرستشگران، امام زین العابدین (علیه السلام) در اوج عرفان، خطاب به امیر مؤمنان علی (علیه السلام) آن را انشاء فرموده و از بهترین زیارتنامه هاست و امام باقر (علیه السلام) فرمودند: می توان آن را در تمام زیارتگاه های ائمه (علیهم السلام) خواند. این زیارتنامه دربردارنده معارف بلند و مسائل اخلاقی والایی است که در قالب دعا انسان را ترغیب می کند تا به این کمالات متصف شود.
٢. زیارت امین الله, زیارتی است در اوج اعتبار؛ هم از جهت سند و هم از حیث متن و محتوا، که جابر بن عبدالله انصاری آن را از امام باقر (علیه السلام) نقل می کند.
٣. زیارت امین الله، زیارتی است که گرچه خطاب به امیر مؤمنان (علیه السلام) از دو لب مبارک زین العابدین (علیه السلام) برآمده؛ اما می توان با آن، در همه روضه های مقدس، سر بر آستان های بلند و ملکوتی سایید و این سرود عرفانی را سر داد و در موجی از دریای معرفت و معنویت غوطه زد.
4. زیارت امین الله, زیارتی است که زائر با دو سلام بر ولی خدا، صاحب ولایت مطلقه محمّدیه (صلی الله علیه و آله) که به منزله کلیدهای ورود به دریای معرفت است، از طریق باب ولایت، به دریای موّاج معرفت حق پا می گذارد و دیری نمی پاید که خود را در آغوش لطف حق می یابد و والاترین خواسته های ماورایی را از خدا طلب می کند.
5. زیارت امین الله, زیارتی عرفانی است که گرچه مخاطب نخست آن، علی (علیه السلام) است، اما در این زیارت، از آن بزگوار جز با لقب «امیرالمؤمنین» که لقب ویژه و نشان برجسته اوست، یاد نمی شود(این لقب از طرف خدا بر علی(ع) در روز عید غدیر برزبان حضرت رسول(ص)جاری شد- «مشاهده مطلب در خطبه غدیر») ؛ زیرا به حقیقت و به طور مطلق، کسی جز او امیر مؤمنان نیست و اطلاق این لقب بر دیگران از حاکمان و زمامداران مسلمانان، استعمال لفظ در معنایی بوده که برای آن وضع نشده است.
6. زیارت امین الله, زیارتی است که احتمالا پیش از آشکار شدن قبر امیر مؤمنان (علیه السلام) و زمانی که نجف جز نیزاری در نزدیکی کوفه و آن قبر مطهر, جز تپه ای پوشیده از نی و علف نبوده، صادر شده است. پیش از آن که قبر امیر مؤمنان (علیه السلام) آشکار شود و ضریح و بارگاهی بر آن برافراشته گردد، آهوان نیزاز نزدیک کوفه که جولانگاه صیادان آن سرزمین، به ویژه صیادان بغداد بوده، از شرّ آنان به تپه ای انباشته از نی پناه می آورده اند و شکارچیان از این تپه رازآلود به شگفت آمده و شاید با پرسش از کهنسال ترین مردمان آن سامان، به رمزگشایی از آن می پرداخته اند.
خدایا در این شبهای عزیز ما را ببخش و بیامرز- حتما بخوانید - تقدیم به روح پاک شهدای کربلا-
لبیک یا حسین را چه کسی بگوید:
• برای رسیدن به یقین دقّت در کارها لازم است. اگر خودت را به نفهمی بزنی نمی توانی بفهمی مگر بخواهی که بدانی و بفهمی که خدا در قرآن چه می گوید؛ قرآن پر از اشارات و کنایات در کشف حقایق است – قرآن می گوید؛ این بشر نمک به حرام که خدا عقلش داده شبانه روز چقدر از آیات خدا را می بیند امّا عبرت نمی گیرد و روی بر می گرداند – او باید با بی عدالتی بجنگد و با برپایی عدالت درس عبرت را به نمایش در آورد و بگوید با رفع بی عدالتی وظلم در جامعه از قبح دور و به حسن نزدیک شویم. ودیگراینکه این بشر آفریده شده باید با نمایش حجاب و عفت و غیرت و مبارزه با بی حجابی و بی عفتی جلوی پشت کردن به اعتقادات اسلامی را بگیرد .آیا پشت به قرآن کردن از طرف بعضی ها درست است؟ آیا نمایش باطل گرایی ،مبارزه طلبی و ایثارطلبی نمی خواهد آیا زنان و مردان آزاد هستند هر کاری را که می خواهند انجام دهند ! پس غیرت دینی و مذهبی فرد کجا رفته است.! آیا هوای نفس و عشق به زندگی دنیا به افراد اجازه می دهد تا جامعه را به سوی بی ارزشی و بی هویتی بکشاند ! بیاندیشید تا بتوانید در پرتو ایمان و غیرت و عفت عزّت را برای خود بیابید و حفظ نمایید. اکنون زمان توبه کردن برای تمام اقشار جامعه است چه آنان که در حلقه مسئولیت هستند وچه آنان که مسئولیتی ندارند ولی حق رأی که دارند ! . اکنون زمان به خود آمدن است اکنون زمان بی تفاوتی نیست . بی تفاوتی ضربه مهلک به جامعه اسلامی ما می زند، و ما را بسوی دشمن بزرگ و شیطان بزرگ سوق می دهد .اگر یقین به خدا باشد ، اگر یقین در ایمان باشد شکست رخ نمی دهد و لبیک یا حسین را درست و صحیح بیان کرده ایم وگرنه غیر از این باشد همان مردم کوفه هستیم که علی و حسین را تنها گذاشتند.
سلام بر پیروان مهدی - سلام بر کشتگان راه حق و حقیقت- سلام بر جوانان متدین که زشتیها را از جامعه دور کردند و اسلام پاک محمدی را بر جامعه حاکم کردند. لعن بر کسانی که راه حق و حقیقت را بخاطر مقام و رتبه و جایگاه گم کردند و مردم را در دشواریهای زندگی و تردید و شک و دین گریزی فروبردند. اللهم اجعل عواقب الامورنا خیرا
مصداق جوان مومن و انقلاب
آن روزها حاج احمد، جوان انقلابی و صالحِ امام و انقلاب و جبهه بود، مصداق بارز همین جوان مومن و انقلابی که این روزها رهبر معظم انقلاب بارها و بارها برآن تاکید کرده اند و به آن دل بسته اند. رابطه حضرت آیت ا… خامنه ای با حاج احمد، از مریوان آغاز شد. بنده در همان ماه های اول جنگ، پنج شش ماه بعد از اول جنگ، منطقه کردستان را از نزدیک دیدم؛ گرد غربت آنجا بر سر همه کانه پاشیده شده بود- و در تنهائی، بی سلاحی و با حضور فعال دشمن و بمباران دائمی دشمن، این مخلص ترین نیروها در آنجا کارهای بزرگی را انجام دادند که قبل از عملیات فتح المبین- عملیاتی که این سردار بزرگوار و دوستانش انجام دادند- عملیات محمد رسول ا… را انجام دادند.87/9/24
سفر اسرارآمیز به قلب فتنه
و پس از آن، روز به روز به هم نزدیک تر و علاقمندتر شدند. نزدیک تر تا آن سفر اسرارآمیز؛ سفر “جنگ با اسرائیل” فرمانده وقت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، محسن رضایی راوی وداع آخرین حاج احمد است با آیت ا… خامنه ای: “وقتی ایشان را برای خداحافظی خدمت رهبر معظم انقلاب بردم، ایشان گفتند ان شاءا… به لبنان می روید تا با اسراییلی ها بجنگید. احمد با شنیدن این امر دستش را به سوی آسمان برد و خدا را شکر کرد.” و این خوشحالی و بهجت درونی حاج احمد، حقیقتی بود که خود یارای پنهان کردنش را نداشت. برای همین هم ده روز قبل از آن واقعه ی هجران، برای سربازانش گفت: “روزی را نزدیک خواهیم نمود که اسراییل چنان بترسد و در فکر این باشد که مبادا از لوله سلاحمان، به جای گلوله، پاسدار بیرون بیاید. باشد که ما شبانگاهان بر سرشان بریزیم؛ همچون عقابان تیزپروازی که شب و روز برایشان معنا ندارد.”
ادامه فضیلت امام از نوشته های فاطمه پورشفیع- قسمت سوم
فضائل و مناقب علی ابن ابیطالب(ع):
عن ابن عباس قال: لقد سبقت لعلی من السوابق ما لو انّ واحدة منها قسمت بین جمیع الخلایق لاوسعتهم خیرأ. ابن عباس گفت: برای علی بن ابیطالب سابقه هایی بود که اگر یکی از آنها میان خلایق تقسیم می شد همۀ آنها را خیر فرا می گرفت.
خلف بن خلیفه قال : سمعت أبا هارون العبدی قال: کنت جالسأ مع ابن عمر ، اذ جاء نافع بن الازرق فقال : والله إنّی لابغض علیأ . قال: أبغضک الله تبغض رجلا سابقة من سوابقه خیر من الدنیا و ما فیها.
سخن عبدالله بن عمر بن خطاب در تفضیل علی (ع): از ابو هارون عبدی شنیدم گفت: با ابن عمر نشسته بودم که نافع بن ارزق آمد و گفت : به خدا قسم که علی را دشمن می دارم ، او گفت: خدا تو را دشمن بدارد ، کسی را دشمن می داری که فضیلتی از فضائل او از دنیا و آنچه در آن است بهتر است.
عن عکرمه عن ابن عباس قال: ما فی القرآن آیة : الذین آمنوا و عملوالصالحات ، الا و علی امیرها و شریفها، و ما من اصحاب محمد رجل الا و قد عاتبه الله و ما ذکر علیّا الا بخیر. ثمّ قال عکرمة : إنّی لاعلم أنّ لعلی منقبة لو حدّثت بها لنفدت أقطار السماوات و الارض . أو قال: الارض
عکرمه از ابن عباس نقل می کند که گفت : در قران آیه ای به این تعبیر ” الذین امنوا و عملوالصالحات” کسانی که ایمان آورده اند و عمل صالح انجام داده اند ، وجود ندارد مگر علی امیر آن است و از اصحاب محمد(ص) کسی نیست مگر اینکه خداوند او را مورد عتاب قرار داده امّا علی را جز به نیکی یاد نکرده است . آنگاه عکرمه می گوید : همانا من می دانم که برای علی منقبتی است که اگر آن را حدیث کنم از اطراف آسمانها و زمین نفوذ می کند . یا گفت : زمین
علی ابن ابیطالب(ع) و جمع آوری قران:
آنقدر فضائل علی (ع) آشکار و مبرهن است تا جائی که اهل تسنن نتوانستند مناقب او را کتمان کنند و اقرار به فضائل ایشان کرده اند.
السدی عن عبد خیر، عن علی علیه السلام أنه رأی من الناس طیرة عند وفاة رسول الله علیه و آله و سلم فأقسم أن لا یضع علی ظهره رداءً حتی یجمع القران ؛ فجلس فی بیته حتی جمع القرآن ، فهو اول مصحف جمع فیه القرآن جمعه من قلبه ، و کان عند آل جعفر.
سدّی از عبد خیر نقل می کند که وقتی علی بن ابی طالب (ع) وضعیت بد مردم را به هنگام وفات حضرت رسول(ص)ملاحظه کرد ، سوگند خورد که عبا بر دوش نگیرد تا وقتی قرآن را جمع اوری کند. پس در خانه اش نشست تا قرآن را جمع آوری کرد و آن نخستین مصحفی است که قرآن در آن جمع آوری شده است . او آن را از قلب خود جمع آوری کرد و نزد خاندان جعفر بود.
عن عکرمه قال : لما بویع لابی بکر ؛ تخلف علیّ فی بیته فلقیه عمر فقال: تخلف عن بیعة ابی بکر ؟ فقال : إنّی آلیت یمیند حین قبض رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم آن لا تدری برداء إلا الی الصلاة المکتوبة حتی أجمع القران فانّی خشیت أن ینقلب القران.
عکرمه گفت: وقتی با ابوبکر بیعت کردند ، علی تخلف کرد و در خانه اش نشست ، عمر با او ملاقات کرد و گفت : آیا از بیعت با ابوبکر تخلف می کنی ؟او گفت: وقتی پیامبر از دنیا رفت سوگند خوردم که عبا بر دوش نگیرم مگر برای نماز واجب تا وقتی که قرآن را جمع آوری کنم، چون ترسیدم که قران تغییر پیدا کند.
علی ابن ابیطالب(ع) و تأویل قرآن :
عن انس قال : قال النبی صلی الله علیه و آله وسلم : علی یعلم الناس بعدی من تأویل القران ما لا یعلمون او قال : یخبرهم.
انس بن مالک گفت: پیامبر فرمد: علی پس از من به مردم تأویل قرآن و آنچه را که نمی دانند یاد می دهد . یا گفت : به آنان خبر می دهد.این روایت را جماعتی از عبد الکریم نقل کرده است.
حدّثنا محمد بن الحسین عن جعفر بن بشیر ، عن ذریح بن یزید ، عن أبی عبد الله قال: رسول الله(ص): إنّی قد ترکت فیکم الثّقلین : کتاب الله و اهل بیتی ، فنحن أهل بیته
ذریح بن یزید گوید : امام صادق(ع) فرمود : رسول خدا (ص)فرمود: همانا من در میان شما دو چیز گرانبها می گذارم ؛ کتاب خدا و اهل بیتم ، و حضرت فرمود ما اهل بیت پیامبریم.
حدثنا محمد بن الحسین ، عن النّضر بن شعیب ، عن خالد بن ماد القلانسیّ ، عن رجل ، عن إبی جعفر (ع) عن جابر بن عبدالله النصاری قال : قال رسو ل الله (ص) : یا ایّها الناس ! إنّی تارک ٌ فیکم الثقلین الثقل الاکبر و الثّقل الاصغر، ان تمسّکتم بهما لا تضلوا و لا تبدّلوا – تتبدّلوا- و انّی سإلتُ اللطیف الخبیر ان لا یتفرقا حتی یرداعلی ّالحوض فأعطیتُ ذلک قالوا:
و ماالثّقل الاکبر و ما الثقل الاصغر ؟ قال: الثّقل الاکبر کتاب الله سببٌ طرفه بید الله و سببٌ طرفه بأیدیکم ، و الثّقل الاصغر عترتی و اهل بیتی.
امام باقر (ع) به نقل از جابر بن عبد الله انصاری می فرماید : رسول خدا فرمود: مردم! من دو چیز گرانبها در میان شما می گذارم ، با ارزش بزرگ تر و با ارزش کوچکتر ، اگر به آن دو تمسک جوئید گمراه نمی شوید ، و من از خداوند متعال در خواست نمودم که این دو از هم جدا نشوند تا این که در قیامت به من ملحق شوند و خداوند نیز آن را قبول نمود. اصحاب گفتند : با ارزش بزرگ تر و با ارزش کوچکتر چیست؟ فرمود:آن چیز گرانقدری که بزرگتراست آن کتاب خدا است که از یک طرف به خدا متّصل است و از طرف دیگر در دست شماست یعنی شما را به خدا نزدیک می کند - ادامه دارد
عید توحید - عید بندگی - عید بیعت با پروردگار- عید پاکی و پاکیزگی - عید تزکیه نفس - عید قربان تا عید غدیر هفته ولایت بر شیعیان مبارک .
بابا دلار را از برنامه معادلات ایران حذف کنید. پول ایرانی عزت می خواهد نه ذلّت.
• فاقروا ما تیسر من القران- تلاوت قرآن مورد تأکید است.بیشتر خواندن آن به اختیار مردم گذارده شده است.امام علی(ع) فرمود: هر که بخواند صد آیه از قرآن را از هر جا باشد ، بعد از آن هفت مرتبه بگوید “یا الله” پس اگر نفرین کند بر سنگی هر آینه آن سنگ را از جای خود جدا نماید. من قرأ ماه آیه من آی القرآن شاء ثم قال سبع مرّات یا الله فلو دعا علی الصخور فلقها (البته خداوند نفرین بیجا را اجابت نمی کند) (طبرسی – مکارم الاخلاق –قم –شریف رضی 1392ق ص343)
انسانهای خوبی که راحت جان می دهد.
در روایتی از پیامبر اسلام(ص) که ملک الموت دو شاخه گل برای این فرد می آورد. یکی از آنها باعث نسیان اموال و فرزندان می شود که فرد غصه نخورد- یکی دیگر بویی معطر از حرم الهی دارد . وقتی مؤمن این گل را بو می کند سخاوتمندانه جان می دهد. در بعضی روایتها اشاره شده که این دو شاخه گل نیستند بلکه دو نسیم هستند که از حرم الهی می وزد.
2- انسانهای خوبی که سخت جان می دهند.
در روایتی از پیامبر(ص) ” الموت کفارةٌ لذنوب المؤمنین احیانأ” اگر گناهانی بوده که فرد نتوانسته آنرا جبران کند ، با بلاها ، مرضها، و سختی ها و مشگلاتِ در دنیا ،خداوند در آخرین مرحله دنیا این سختی را برای او بوجود می آورد که در این حال بی حساب شود و پاک شود.
3-انسانهای بدی که راحت جان می دهد. خداوند اجر کسی را ضایع نمی کند. از طرف دیگر خدا قسم یاد کرده که در آن طرف دیگر خبری از خیر و احسان به کفار نیست.پس کافری که عمل خیر در این دنیا انجام داده جزای خود را در دنیا می گیرد و جزای او اینست که راحت جان بدهد.
4-انسانهای بدی که سخت جات می دهند. شیخ عباس قمی نقل می کند: که محدث قمی فرمود: من وارد قبرستان وادی السلام شدم و صدای نعره شنیدم ، اوّل گمان کردم که شتری را داغ می کنند، هر چه نزدیکتر می شدم صدای نعره بیشتر می شد. دقّت کردم ، دیدم ، که اطرافیان نمی شنوند ،و فقط من آن را می شنوم. دیدم جنازه ای را دفن می کنند ، ایشان می گویند ، متوجه شدم که نعره ها از همین جنازه است.این فرد چه انسان فاسق و فاجری بوده ! عذاب او از همین جا شروع شده! اینها انسانهایی بد هستند و بد عمل کردند و همه چیز را پشت سر خود از بین بردند و راه نجاتی برای خود نگذاشتند پس عجیب نیست که بد بمیرند.
البته خدمت شما عرض کنم برای سالهای 32 و به بعد این عکس را داشته باشید . چون خودم یک عکس از کودکستان ان موقع دارم شبیه به این است و معلمش بیحجاب و صندلیها همین گونه .اما پسر ها نبودند.
حالا این عکس قدیمی منظور من است به نگاهی به سند 2030 - که منافقین داخلی آنرا به این گونه می خواهند پیاده نمایند. خدایا ما به امید فرج مولایمان زنده هستیم و زندگی می کنیم و قادر نیستیم تاریخ را دور بزنیم و در این دور زدن ناتوانیم اللهم عجل لولیک الفرج
@dajmohkam
کانال فاطمه پورشفیع در پیام رسان سروش . لطفا برای دریافت مقالات و شروح ادعیه نوشته شده توسط اینجانب که نوکری امامزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است به این کانال رجوع نمایید . تا قدری بتوانم در راه شریعت اسلام قدمی بردارم . خدمت اینجانب به اهل بیت ع انشالله مورد قبول امام زمانمان قرار بگیرد. متشکرم
سلام بر شهدا.
سلام و درود بر پشتیبانان ولایت
سلام و درود بر مبارزان علیه کفر و نفاق
سلام و درود بر پیروان راه عفت و حیا
سلام بر هر کس که خون شهدا را پاس می دارد . و دلقک غرب نیست.
یکی از احساسهایی که خدا بالفطره در وجود انسان قرار داده این است که وقتی کسی به او احسانی میکند میخواهد عکسالعمل نشان دهد. اگر کسی آدرسی را که میخواهیم به ما نشان دهد در دل خویش احساس میکنیم که باید از او تشکر کنیم و تا تشکر نکنیم آرام نمیگیریم. این احساس عاملی خدادادی دارد و خداوند ما را این طور آفریده است.پس شکر می کنیم که در کشور علی ابن موسی الرضا هستیم و قدر کشورمان و میهن خود را می دانیم و مانند علی موسی الرضا انقلابی هستیم.
دنیا، در حال انتقال از یکى به دیگرى است و از کف رفتنى است. گیرم که دنیا براى تو بمانَد، تو براى آن نمى مانى
عیون الحکم والمواعظ، ص22
این دختر مسلمان شده روسی را ببینید . و دختران ایرانی و زنان ایرانی که کشف حجاب می کنند و حیا ندارد کمی در مورد خود و کارهایشان اندیشه نمایند
این بخشی از دعای 31 صحیفه سجادیه را برای رئیس جمهور روحانی می فرستم تا از لاک خود بیرون بیاید و این دعا را بخواند:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ شَفِّعْ فِى خَطَایَاىَ کَرَمَکَ، وَ عُدْ عَلَى سَیِّئَاتِى بِعَفْوِکَ، وَ للا تَجْزِنِى جَزَائِى مِنْ عُقُوبَتِکَ، وَ ابْسُطْ عَلَیَّ طَوْلَکَ، وَ جَلِّلْنِى بِسِتْرِکَ، وَ افْعَلْ بِى فِعْلَ عَزِیزٍ تَضَرَّعَ إِلَیْهِ عَبْدٌ ذَلِیلٌ فَرَحِمَهُ، أَوْ غَنِیٍّ تَعَرَّضَ لَهُ عَبْدٌ فَقِیرٌ فَنَعَشَهُ
با درود بر محمد و آل محمد ، از خداوند درخواست می کنم ، که در برابر خطاهایم کرمش را شفیع من قرار دهد. با عفو و گذشت خود ، گناهانم را ببخشاید ومرا دچار عقوبت ناشی از گناه که سزاوار عقوبت هستم ، نکند.برمن احسان خود را بگشاید. با پرده پوشی مرا مورد رحمت خود و بزرگواری خود قرار دهد. با من مقتدرانه رفتار کن به گونه ای که با اشک و تضّرع و ذلیلانه به درگاه او رفته و خواهان رحمت اوست.او غنی است که عبد فقیر و نیازمندی در برابرش به خاک افتاده و اوست توانگری که شخص عاجز را از زمین بلند می کند.
اسلام علیک یا جعفر صادق(ع):
به مناسبت شهادت امام جعفر صادق (ع) متن استغفار را حتما بخوانید:
استغفرالله واتوب الیه-
دو توبه داریم ؛ یکی توبه عبد است بسوی مولای و خدا توّاب است و رجوع عبد را می پذیرد و یکی توبۀ مولای عبد است و مولای لطفش شامل حال عبد می شود و توبه او را می پذیرد.هر توبه که انسان به طرف خدا دارد ، مسبوق است به توبۀ قبلی خدا بر انسان ، تا خدا بر انسان توبه نکند انسان توفیق توبه پیدا نمی کند چون توبه و رجوع نعمت است و باید خدا توبه کند بر بنده تا بنده بیدار شود و این لطف خداست، و اگر لطف خدا بنده خوابیده را بیدار کرد پس خداوند در آنصورت توبه او را می پذیرد . اوّل توبه، انسان خوابیده را بیدار می کند و انسان بیدار شده بسوی خدا رجوع می کند و خدا رجوع انسان تائب را می پذیرد.توبه اولی ، توبه ابتدائی که رجوع الهی است و آن را خدا نصیب هر کس نمی کند . چندین بار مهلت می دهد و اگر کسی در همۀ این ادوار لطف حقّ را پشت سر گذاشت پس او از آن به بعد انسان را به حال خود رها می کند و او از آن به بعد مکلّف به توبه است ، حال یا موفق به توبه می شود یا موفق به توبه نمی شود.که اگر موفق شود فیض الهی شامل حالش می گردد و اگر موفق به توبه نشد خدا فیض خودش را قطع می کند. (برگرفته از سخنان ایت الله جوادی آملی در تفسیر سوره بقره)
ایمنی از فشار قبر:
1- شیخ طوسی در مصباح متهّجد روایت کرده از حضرت رسول(ص) که هر که در شب جمعه دو رکعت نماز کند در هر رکعت حمد و پانزده مرتبه ” اذا زلزلت” حق تعالی ایمن گرداند او را از عذاب قبر و هولهای روز قیامت.
2- رهایی از فشار قبر: 1-رکوع کامل –2- نمازشب (که این نماز با اراده انسان و توفیق الهی است) 3- صدقه دادن –4- خواندن نماز وحشت در هر شب برای مردگان آن روز “ایت ا.. بهجت نیز سفارش به این نماز در هرشب دارندو گفتن ذکر استغفرالله..5- حج 6- مردن در روز جمعه – کسی که بین ظهر 5شنبه تا ظهر جمعه بمیرد فشار قبر از او دور می شود – مرگ در روز جمعه برآت از فشار قبر است 7- نهادن دو چوب تر همراه میت یا میته مستحب مؤکد است.
3- شیخ کفعمی از حضرت رسول (ص) روایت کرده است: هر که هر روز ده مرتبه این دعا را بخواند حق تعالی چهار هزار گناه کبیره او را بیامرزد و او را از سکرات مرگ و فشار قبر و صد هزار هول قیامت نجات دهد و از شر شیطان و لشگریان او محفوظ گردد و دینش ادا شود و غم وهمّش زایل گرددو دعا این است:
اَعدَدتُ لکُلّ هولِ لااله الاّ اللّه
و لکُلّ همّ و غمّ ماشاءالله
و لکُلّ نعمة الحمدلله
و لٍکُلّ رخاء الشکرُ لله ——— و لکُلّ اُجُوبَة سبحان الله——- ولکُلّ ذنب استغفرالله-
و لکُلّ مصیبةً انّا لله و انّا الیه راجعون—و لکلُ ضَیق حسبی الله —–و لکّل قضاء و قَدَر توّکلت علی الله —–و لکلّ عدّوً اعتصًمتُ بالله—– و لکّل طاعة و معصیة لا حول و لا قوة َ الاّ بالله العلی العظیم.
سخنی ازشهید ایت الله بهشتی(ره)?
چندی قبل یک خانم #آلمانی به من تلفن کرد و گفت: آنجا مسجد است.
گفتم: بله.
گفت: شما امام مسجد هستید.
گفتم: بله.
گفت: من از شما خواهش میکنم یک حرز* فاطمه، حرز حضرت زهرا برای من بفرستید.
گفتم: ما چنین چیزی نداریم. چه هست؟ مقصودتان چیست؟
گفت: من چندی پیش به پاریس مسافرت کرده بودم، در مسجد پاریس چیزی به من فروختند به نام حرز فاطمه و من بچه اولم همراهم بود، این حرز را پیش او گذاشتم و در این مدت تجربه کردهام که او ازبیماری و رنج و ناراحتی دور بوده است، حالا بچه دومی دارم و برای او هم یک چنین چیزی میخواهم
به او گفتم: خانم، من نماینده این اسلام حِرزساز نیستم. اسلام، این نگهبانی ها را به صورت غیبی و الهی اش مخصوص خدا میداند و بعد هم به ما انسانها می گوید برای نگهبانی کوچک و بزرگ در برابر خطرها و بیماریی ها تنها از دو عامل می توانید استفاده کنید: دعا به درگاه خدا و استفاده از وسایلی که خدا در این طبیعت برای مبارزه با بیماریها، رنجها و مشکلات آفریده است و در اختیار شما نهاده است
به او گفتم: شما بهتر است به جای اینکه از من حرزی بخواهید، از من نشریهای بخواهید که فکر شما را درباره اسلام روشن کند.
صبر بر مشگلات اقتصادی امری واجب است بر ملت پر توان و با استقامت ایران . کنترل آن از دست دولتمردان در رفته است شاید آزمایش الهی باشد که ایشان دارد غربال می کند- شاید از علائم حتمی فرج امام زمان (ع) باشد زیرا نوشته شده است که در دوره غیبت کبری و نزدیک ظهور تورم و مشگلات اقتصادی شدید است.- با صبرما آمریکای جنایتکار در اهدافش پیروز نمی شود. مطمئن باشید. مادر شهیدی در شهادت پسرش لباس سفید پوشید و گریه نمی کرد تا دشمن شاد نشود. نکند از اقتصاد نا مطلوب داد و بیداد کنی که در دنیا و اخرت بازنده ای. مراقب دین و انقلاب و خون شهدا باشید صبر - صبر بر مشگلات تا امریکا به زانو در اید.
احادیث در مورد رفتار با همسایه:
حضرت رسول(ص)به علی(ع) و سلمان و اباذر و مقداد ، دستور داد که با بلند ترین آوازشان در مسجد فریاد بزنند که : هر که همسایه اش از آزار او آسوده نباشد ایمان ندارد ،پس آنها سه بار آنرا گفتند: سپس با دست اشاره کرد که تا چهل خانه است از برابر و پشت سر و طرف راست و سمت چپ (یعنی تا چهل خانه از چهار طرف همسایه است) (اصول کافی – کتاب العشرة –ج 4)
2-امام صادق(ع) از پدرش (ع) حدیث کند که فرمود: من در کتاب علی(ع) خواندم که رسول خدا نامه ای بین مهاجر و انصار و دیگران از مردم مدینه که با آنان پیوند داشتند نوشت و همه امضا کردند که: همسایه مانند خود انسان است که نه زیان به او رسد و نه گناهکار شود و دیگر اینکه احترام همسایه مانند احترام مادرست.(همان)
3-حضرت صادق (ع) فرمود: خوشرفتاری با همسایه روزی را زیاد می کند.(همان)
4-حضرت یعقوب(ع) همیشه از منزلش در هر چاشتگاه تا یک فرسنگی جار می زدند که هر کس چاشت خواهد بخانه یعقوب آید و در شامگاه نیز جار می زدند: هر کس شام خواهد نزد یعقوب آید. ولی آنگاه که بنیامین از دست یعقوب رفت: عرض کرد: بار پروردگارا! به من رحم نمی کنی ! چشمم را که گرفتی و فرزندم را که بردی ! پس وحی آمد: اگر من یوسف و بنیامین را میرانده باشم برایت زنده می کنم ولی آیا بیاد داری آن گوسفندی را که سر بریدی و بریان کردی و خوردی و فلان و فعلان در همسایگی تو روزه بودند و چیزی از آن به آنها ندادی.!
5- ابو مسعود می گوید: حضرت صادق(ع) فرمود: خوش همسایگی به عمر ما افزاید و خانه ها را آباد کند.
6-امام موسی بن جعفر(ع) فرمود: خوش همسایگی تنها به این نیست که از آزار همسایه خودداری کنی بلکه بر آزار او نیز شکیبائی کنی.(همان)
7- امام صادق(ع) فرمود: در حالیکه خانه پر از جمعیت بود فرمود: که بدانید از ما نیست کسی که با همسایه اش خوشرفتاری نکند.(همان)
8- امام باقر(ع) فرمود: که رسول خدا(ص) فرمود: به من ایمان ندارد کسی که سیر بخوابد و همسایه اش گرسنه باشد. و ایشان فرمودند: اهل یک آبادی که شب را بگذرانند و در ایشان گرسنه ای نباشد روز قیامت خداوند به آنها نظر رحمت نیفکند(همان).
9- امام باقر(ع) فرمود: از بلاهای کمر شکن که پشت انسان را خم کند همسایۀ بد است ، اگر خوشرفتاری و کارنیک ببیند پنهان کند و اگر بدی از انسان ببیند فاش کند. (همان)
10 -امام باقر(ع) از قول رسول گرامی(ص) فرمود: بخدا پناه می برم از همسایۀ بد برای خانه ای که اقامتگاه است.چشمانش تو را ببیند ودلش به تو توجه دارد اگر خوشی در تو ببیند بدش آید و اگر تو را در بدی ببیند خوشش آید.
11-” من له جارُ و یعمل بالمعاصی فلم ینهه فهو شریکه"(ارشاد القلوب ج1 ص183)
امام صادق(ع) فرمود:هر کس همسایه ای را داشته باشد که گناه می کند ولی اورا نهی نکند شریک در گناه اوست.
12- به رسول خدا(ص) عرض شد ؛ فلان زن روز ها را روزه و شبها به نماز می ایستد و صدقه می دهد ولی همسایه خود را با تیر زبانش می آزارد . حضرت فرمود: لا خیر فیها ، هی من اهل النّار ، چیزی در او نیست او اهل آتش است .(نهج الفصاحه)
13- حضرت زهرا (س) شب را تا صبح دعا و عبادت کرد و در پاسخ امام حسن(ع) که پرسید: چرا برای همسایگان و دیگران دعا می کنی و برای خود دعا نمی کنی . ایشان فرمود: ” الجار ثم الدّار"اوّل همسایه سپس خانه خود. (بحار ج43 ص81 و ج9ص313)
14-حضرت محمد (ص):. جبرییل درباره همسایه آنقدر سفارش می کرد که پنداشتم همسایه ارث خواهد برد. (نهج الفصاحه ، ح 2640)
15- سَل عَنِ الرَّفیقِ قَبلَ الطَّریقِ، وَ عَنِ الجارِ قَبلَ الدّارِ؛
قبل از مسافرت ببین همسفرت کیست و پیش از خرید خانه ببین همسایه ات کیست.
(کافی ج8 ، ص24 - نهج البلاغه ص405 ، نامه 31)
16- ” جار السّوئ أعظم الضّراء و أشدُ البلاء” همسایه بد بزرگترین رنج و سخت ترین بلا است (شرح غررالحکم 390 ص360 ح 47 34)
در قرآن کریم آیاتى مربوط به همسایه و همسایگى وارد شده است. خداوند متعال در آیهاى به گونه آشکار مؤمنان و مسلمانان را به رعایت همسایگان دعوت مىنماید و مىفرماید: «وَ اعْبُدُوا اللّهِ وَ لا تُشرِکوا بِهِ شَیئاً و بِالوالِدَینِ إحساناً وَ بِذِى القُربى و الیَتمى و المَساکِینَ و الجارِ ذِى القُربى وَ الجَارِ الجُنُبِ وَ الصَّاحِبِ بِالجَنبِ وَ ابنِ السَّبیلِ وَ ما مَلَکَت أیمانُکُم؛ و خدا را بپرستید و چیزى را با او شریک نگردانید و به پدر و مادر احسان کنید و درباره خویشان و یتیمان و مستمندان و همسایه خویش [و قوم] و همسایه بیگانه و همنشین و در راهمانده و بردگان خود نیکى کنید.» (نساء/ 36)
خدایا یهودیت صاحب کتاب صهیونیست را از خود نمی داند چون او اسرائیل جعلی است.
خدایا اهل سنت وهابیت جنایتکار را از خود نمی داند چون دین جعلی است.
خدایا قبور بقیع را از سلطه بیگانان و جعلیان نجات بده .
خدایا چهار امام شیعه و بزرگان و اصحاب در بقیع هستند زمانش کی است که اسلام به معنای واقعی خود بر جهان حاکم شود. وابتغوا الیه الوسیله - بسوی خدا رفتن وسیله می خواهد تا قدم به قدم بتوان به پیروزی رسید و از کفر و الحاد وشرک دور بماند.
کلید رحمت و گشایش مشگلات در گنجینه ای است بنام “استغفرالله”
امروز چهارشنبه است متعلق به امام موسی کاظم(ع)- امام رضا(ع) - امام جواد (ع) - امام هادی (ع) - اگر موفقیت می خواهی در خواندن نماز موسی ابن جعفر (ع) در هر چهارشنبه کوشا باش و انرا ترک نکن - بعد شیرینهای لطف الهی تو را در برمی گیرد . اگر موافقی و از خدا توفیق می خواهی صلوات بفرست
شرح پانزده دعای خمس عشر تقدیم به طلاب عزیز- امسال از روی ان و با استفاده از احادیث زیبای اهل بیت در تبلیغ ماه رمضان استفاده کردم -شما هم پشیمان نخواهید شد و من راضی هستم که نوشته هایم استفاده شود و به دیگران انتقال یابد. ممنون از همکاری شما در نشر فرهنگ اسلامی
امروز در سخنرانی در ایام ماه رمضان که به عهده خودم است از فقر سخن گفتم ، فقر در حیا که بی حیایی است - فقر غیرت که بی غیرتی است - فقر تربیتی و فرهنگی حاصل از تمایل به غرب – دین گریزی فقری عظیم است - جوانان به کدام سو می روید - گمگشده کدام مسیر هستی؟ خودت را در یاب و خودت را بشناس تا خدایت را بشناشی- بیراه نرو
شبهای قدر را استفاده نمایید-استغفار- ذکر - نماز - صد رکعت نماز قضا بجای صد رکعت نماز مستحبی- گریه و زاری و تضرع- شبهای قدر اخلاص داشته باشیم - عبادت مخلصانه - فرج مولایمان در دعا داشته باشیم- ارزوهای دنیایی را نخواهیم بلکه عاقیت بالخیری را بخواهیم برای خودمان و خانواده خود و این گونه دعا کردن برکتش زیادتر است.التماس دعا
شناخت وبررسی کل قرآن کاری از این بنده حقیر از شناخت توحید گرفته تا شناخت امامت - تمام موضوعات اجتماعی و اخلاقی و سیاسی و خانوادگی در این کتاب موجود است . اگر به فهرست مراجعه نمایید برایتان مشخص می شود که موضوعات این شناخت چیست ؟ و چگونه است ؟ اگر امامت در قران را بخواهید در آن خواهید یافت ! اگر رفتارها ی پسندیده و رذایل اخلاقی را بخواهید در این شناخت موجود است . هدف من استفاده عزیزان از مطالب کتاب است نه چیز دیگری - برای کسانی که آشنایی و توجه ای به موضوعات قرآنی ندارند بسیار مفید است - هدیه من به کاربران عزیز به مناسبت میلاد با سعادت امام حسن مجتبی (ع) است.
قال علی (ع) : ولیَرأف کبیرکم و لیتَأسَّ بصغیرکم بکبیرکم(نهج البلاغه صبحی صالح ص140)
بزرگسالان باید نسبت به خردان و کودکان مهربان باشند و کوچک آنان نیز باید فرمانبردار آنان گردند.
پیامبر(ص) فرمود:” وای بر فرزندان آخر الزمان از پدرانشان “. سؤال شد؟یا رسول الله! این نگرانی شما از پدرانی است که در آینده مشرک خواهند شد ؟ فرمودند : نه! از پدران مؤمنی است که به ظاهر ، انسانهای معتقدی هستند، امّا به سرنوشت و آتیۀ اعتقادی فرزندانشان بی توجهند و گمان می کنند همین که دنیای فرزندشان را آباد کنند ، وظیفه خود را انجام داده اند.(رساله حقوق امام سجاد(ع) – حق فرزند)
امام صادق(ع) فرمود: ” با دِروُا أولادَکم بالحدیثِ قَبلَ أن یسبِقَکم إلیهم المُرجئه” : ” فرزندانتان را با بیان احادیث و سخنان ما در یابید ، قبل از اینکه مرجئه (نا اهلان و گمراهان) آنها را فریب دهند.(همان)
السلام علیک یا رمضان: دوستان سلام امیدوارم در این ماه مبارک موفق به طاعات و بندگی شوید . انشالله از فردا تا اخر رمضان المبارک هر روز صبح برنامه تبلیغ همراه با جزء خوانی قران و احکام و بیان تفسیری قران خواهم داشت . التماس دعا
• هنگامی که حضرت ابراهیم(ع) برای دیدن پسرش اسماعیل از شام به مکه آمد، فرزند در خانه نبود و حضرت ابراهیم (ع) به شام برگشت . وقتی حضرت اسماعیل(ع) به خانه بازگشت ، همسرش از آمدن حضرت ابراهیم (ع) خبر داد ، اسماعیل به جست و جوی رد پای پدر پرداخت و جای پای پدرش را پیدا کرد و به عنوان احترام به پدر جای پای ایشان را بوسید
رسول خدا (ص) فرمود: لرجُلٍ قال له : ما من عمل قبیح الاّ قد عملتُهُ فهل لی من توبه؟! فهل من والدیک أحدٌ حیٌّ ؟ قال: أبی . قال : فاذهب فَبّرَهُ . قال: فلمّا ولّیا . قال رسول الله(ص) فرمود: لو کانت أُمُّهُ(البحار 74/82/88)
رسول خدا فرمود: مردی به رسول خدا(ص) عرض کرد: هیچ کار زشتی نیست که نکرده باشم. آیا راه توبه و بازگشت برایم وجود دارد.
حضرت فرمود: آیا از پدر و مادرت کسی زنده است؟
عرض کردم : پدرم .
فرمود: برو به او نیکی کن. وقتی آن مرد رفت ، حضرت فرمود: ایکاش مادرش می بود.
عافیت لازمه زندگی دنیا و آخرت است . عافیت سلامتی روح و جان است . جسم سالم و روح سالم از شرارتهای انسانهای شرور در امان است چون شیوه برخورد با انسانهای شرور را می داند.انسان سالم در دنیا برنده و در آخرت رستگار می باشد.
چهارشنبه 12 اردیبهشت روز معلم بر تمام معلمان مبارک باد. بر خودم هم مبارک باد که سالیان سال معارف اسلامی و دروس دیگر اسلامی را تدریس کرده ام . انشالله معلمان عزیز ،بزرگی اسلام را و استقامت در دین و دوستی اهل بیت و خلاصه شناخت حق از باطل را هدف اصلی آموزش خود قرار دهند.و در ضمن از تمام کارگران زحمت کش جمهوری اسلامی کمال تشکر را دارم.ودر حقشان دعا می کنم.
نیمه شعبان روز تولد یگانه منجی عالم تشیع حضرت مهدی علیه السلام بر تمام شیعیان آن حضرت مبارک باد. صلوات کثیر برای سلامتی ایشان و صدقه برای سلامتی ایشان فراموش نشود. خدایا چنان کن سرانجام کار که تو خشنود باشی و ما رستگار - انشالله - مرگ بر قوم ظالمین و جنایتکار آمریکا و انگلیس و فرانسه و اسرائیل و سعودی از خدا بی خبر.
فرهنگ تربیتی - اخلاق پسندیده -خود خواهی - خود پسندی- صبغةالله"رنگ خدایی” - غرور و تکبر- حسادت - نحوه صحیح قضاوت - هر کدام چگونه بشر به خود ابتلاء می سازند
این مقاله را حتما بخوانید ! آیا از منتظران حضرت مهدی 0ع. هستیم.؟ آیا نگاهم به دین مهدی وار است؟- آیا نگاهمان به رهبری ولایتمداری است؟آیا امام زمان از ما و افکارمان و نوع زندگیمان راضی است؟ آیا سیاست ما عین دیانت ماست؟ آیا با بر پایی عدالت و اخلاق پسندیده جمهوری اسلامی را از تفرقه و نفاق دور می سازیم ؟ امام زمان منتظر ماست منتظر عملکرد صحیحی و انقلابی ماست پس چگونه بی عدالتی 0 بی دینی - گمراهی - بی حیایی را رواج می دهیم ؟ امام زمان شرمنده ایم!!!!!!!!!این مقاله را حتما بخوانید!
خواص سنگ ها
ابن شهر آشوب نقل می کند که : روزی جبرئیل بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نازل شد و گفت : یا رسول الله ! پروردگارم بر تو درور و سلام می فرستد و می فرماید : انگشترت را در دست راست کن و نگین آن را هم عقیق قرار بده و به پسر عمویت علی نیز بگو انگشترتش را در دست راست کند و نگین آن را هم عقیق قرار دهد. پیامبر پیام جبرئیل را به علی علیه السلام رسانیدند . حضرت علی علیه السلام عرضه داشت : یا رسول الله عقیق چیست ؟ رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود : عقیق کوهی در کشور یمن است .( مناقب : 3 / 302 ، بحارالانوار : 42/ 61 ، مستدرک : 3 / 293 ).
روزی امیر مومنان از کنار جسد کشته ای می گذشتند که انگشتری با نگین عقیق در دست داشت . در این حال حضرت فرمود : انگشترش را برای من بیاورید . همراهان حضرت انگشتر مرد مقتول را از دستش درآوردند و به حضرت دادند . امیر مومنان نگاهی به آن انگشتر کردند و فرمودند : برای چه از صاحبت که تو را در دست داشت محافظت نکردی ؟ ( و مانع کشته شدنش نشدی ؟ ) پس انگشتر به صدا در آمد و گفت : یا علی من عقیق یمانی نیستم . ( الدر الثمین ص 73 )
فضائل سنگ عقیق
1-نخستین سنگ ایمان آورنده به خدا ، پیامبر و ائمه علیهم السلام
سلمان فارسی روایت می کند که روزی پیامبر اکرم به امیر مومنان فرمود : یا علی انگشتر را در دست راست کن تا از دسته مقربان الهی باشی .حضرت عرضه داشت : یا رسول الله، مقربان درگاه الهی چه کسانی هستند ؟ پیامبر فرمود : آنها جبرئیل و میکائیل اند . باز حضرت پرسیدند : چه انگشتری در دست کنم ؟ پیامبر فرمودند : عقیق قرمز ، پس همانا سنگ عقیق ، اول کوهی است که اقرار کرد به وحدانیت خدا و پیامبری من و به وصایت تو یا علی و امامت فرزندان بعد از تو و به بودن بهشت برای محبان تو و شیعیان فرزندانت . ( علل الشرایع 1 / 158 ، بحار : 42 / 69 ، وسائل : 5 / 82 )
2-با ایمان ترین سنگ میان سنگها
امام صادق علیه السلام فر مود : دوست دارم که هر مومنی از شیعیان ما پنج انگشتر را در دست داشته باشد . یکی از آنها عقیق است ؛ زیرا عقیق باایمان ترین و مومن ترین سنگ به خدا و ما اهل بیت در میان سنگ هاست . ( جامع الاخبار : ص 134 ، وسائل : ج 14 ص 403 ، فرحه الغری : ص 88 ، التهذیب : 6 /37 )
3-اول کوه شهادت دهنده به ولایت امیر مومنان علیه السلام
امام رضا علیه السلام ضمن حدیثی در فضیلت روز غدیر فرمود : خداوند ولایت امیر مومنان علیه السلام را بر ساکنان طبقات هفتگانه آسمان عرضه کرد . پس اول کسانی که به ولایت امیر مومنان ایمان آوردند ، ساکنان طبقه هفتم آسمان بودند .خداوند ( به علت این عمل آنان ) آسمان هفتم را به عرش خودش آراست و عرش خود را در آسمان هفتم قرار داد . پس از آن ، ساکنان طبقه چهارم به ولایت امیر مومنان اقرار کردند . خداوند اسمان چهارم را هم به بیت المعمور آراست و بیت المعمور را در آنجا قرار داد.
سپس ساکنان آسمان دنیا به امامت امیرمومنان اقرار کردند و ایمان آوردند . خداوند اسمان دنیا را به ستارگان مزین کرد و بعد طبقات دیگر آسمانها ایمان آوردند . سپس ولایت امیر مومنان علیه السلام را بر زمین ( هفت طبقه زمین ) عرضه کرد .اول جایی که به ولایت امیر مومنان اقرار نمود ، سرزمین مکه بود .پس خداوند آن را به وجود کعبه آراست . سپس سرزمین مدینه ایمان آورد ،پس آن سرزمین را به وجود پیامبر صلی الله علیه و آله آراست . سپس سرزمین کوفه به ولایت امیر مومنان اقرار کرد . خداوند آن را به وجود امیر مومنان آراست . سپس خداوند ولایت امیر مومنان را بر کوهها عرضه کرد ، پس اولین کوه هایی که به ولایت امیر مومنان شهادت دادند سه کوه عقیق ، فیروزه و یاقوت بودند. ( اقبال الاعمال 2/ 262 ، بحار الانوار 27 / 262 )
4-تسبیح سنگ عقیق و استغفار برای دوستان محمد و آل محمد
بشیر خدمت امام صادق علیه السلام عرض کرد : فدایت شوم چه نگینی بر روی انگشترم قرار دهم ؟ حضرت فرمود : ای بشیر ! چرا از استفاده عقیق قرمز و عقیق زرد و عقیق سفید غافلی ؟ پس همانا این سه عقیق ، سه کوهی هستند در بهشت که کوه عقیق قرمز بر خانه پیامبر صلی الله علیه و آله در بهشت و کوه عقیق زرد بر خانه فاطمه زهرا سلام الله علیها در بهشت و کوه عقیق سفید نیز بر خانه امیر مومنان علیه السلام در بهشت سایه افکنده است و همه این خانه ها یکی است . همانا این سه کوه ، خدا را تسبیح و تقدیس و تمجید می گویند و برای دوستان و محبان آل محمد صلی الله علیه و آله استغفار می کنند . ( امالی طوسی : ص 38 ، بشاره المصطفی : ص 63 ، بحار : ج8 ص 187 )
5-تکلم خداوند با حضرت موسی
امام صادق علیه السلام فرموده اند انگشتر عقیق در دست کنید . همانا خداوند با پیامبرش ، موسی علیه السلام بر روی کوه عقیق سخن گفت و موسی بر این کوه به مقام کلیم الهی رسید . ( مکارم الاخلاق ص 87 )
6-معراج پیامبر
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید : در شب معراج که به آسمان ها سفر کردم ( به عرش رفتم ) به مرتبه ای رسیدم که نزدیکتر از آن ، به مقام ربوبیت ، تصور پذیر نیست . پس خداوند در آنجا با من بین دو کوه عقیق سخن گفت . ( مائه منقبه 168 ، الشیعه فی احادیث الفریقین : ص 178 . )
فواید سنگ عقیق
1-از بین بردن فقر
امام رضا علیه السلام درباره یکی از خواص عقیق می فرماید : ( دست کردن انگشتر ) عقیق ، فقر را از بین می برد و دست کردن آن نفاق را نیز نابود می کند . (کافی 6 / 470 ، وسائل الشیعه : 5 /85 ، جامع الاخبار ص 133 )
امام صادق علیه السلام در حدیثی طولانی در خواص سنگ عقیق فرمود : خیلی عجیب است دستی که در آن انگشتر عقیق باشد و درهم و دینار نداشته باشد . ( مکارم الاخلاق : ص 88 ، وسائل الشیعه : 5 / 91 (
2-وسعت بخشیدن به رزق و بی نیاز کردن از مرد
بشیر از امام باقر علیه السلام پرسید : : چه نگینی بر روی انگشترم قرار دهم ؟ حضرت ف
تا حالا فکر کرده اید : نفست به کدام طرف حرکت می کند.
تا حالا بر خود اندیشیده ای:نفست را تنها نگذاری.
تا بحال تدبر در وجودت کرده ای: آیا توانسته ای سرباز امام زمان شوی یا سربار جامعه و دیگران هستی.
در خدمت عزیزان هستم در نشر 21 شرح صحیفه سجادیه که خداوند تعالی به من حقیر و طلبه توفیق داده است . باقیات و صالحات برای همه دوستان باشد که در نشر آن این حقیر را یاری می دهند. سپاسگزارم.یا مهدی صلوات
ماه شعبان صلوات را و استغفرالله و اسئله التوبه را فراموش نکنید!!
درهای بسته با توبه باز می شود پس زیاد بگو “استغفرالله و اسئله التوبه”
توبه چیست؟ گناه چیست؟ گناه صغیره و کبیره چگونه می توان از هم تمیز داد ؟ آیاتوفیق الهی می تواند بر گناهکار وارد شود؟ کدام انسانها شایسته در یافت لطف الهی هستند؟ سلب توفیق درد آور است ،!اینطور نیست؟
در این دعا صفات خدا و اسم اعظم او ، همچنین پیامبران و مکانهای مقدسی که خداوند در آن مکانها با رسولانش تکلم نمود و برآنان وحی فرستاد یاد آور شده است . بیشتر عبارات و اصطلاحات این دعا بر گرفته از آیات قرآن است وارتباط مستقیم با مفاهیم قرآن دارد. بسیاری از الفاظی که در قرآن و کلمات وحی و لسان ائمه آمده نظیر آسمان – زمین – اغلاق- مفاتیح- صراط- میزان و……. مراد از آنها حقایق کلّی و معانی عامه است که در هر مورد مصداقی از مصادیق آنها منظور است.
خدایا از روی جهالت آنچه را که نباید انجام دهم به انجام رساندم.تو همۀ آرزوی منی ، تو همۀ امید من هستی. از تو در خواست می کنم که رویت را از من بر نگردانی. فضل و عنایت خود را از من دریغ ننمایی . توفیق بهترین کارها را ازمن سلب نکنی. اینها روزی تو و عنایتهای توست ؛ اگر این رحمتها از من قطع شود به چه کسی غیر از تو پناه ببرم ، در حالیکه برای من یار و یاوری جز تو نیست.همانا من بندۀ تو و مقهور تو هستم . من کاملا مملوک توام .من فرمانبردار توام.؛و می دانم که در برابر فرمان تو ، هیچ قدرت مانوری نیست؛امر امر توست. حکم، حکم توست.قضاوت بر مبنای عدل و انصاف مختص توست.اگر من قضاوتی داشتم ، پشیمانم چون از روی تعقل و اندیشه علمی نبوده است. برتری جویی کارمن نیست کار جبّاران و متّکبران است.
خدایا در جلب محبّت تو ضعیف عمل کردم از راهش وارد نشدم .
انبیاء و اولیاء طریق جلب محبّت تو را می دانستند و به خاطر همین به خشنودی تو می رسیدند ولی ما انسانها غافل و عملکردمان ضعیف است مگر تو دست ما را بگیری و از فضل خود ما را بهره دهی.
قرآن معارفی دارد مربوط به اسماء خدای سبحان ، صفات، و افعال خداوند چون خلق و امر و اراده و مشیت و قضاء وقدر، هدایت و اضلال و جبر وتفویض و امثال آنها، این یک قسمت از معارف است و معارف دیگر بصورت واسطه بین خود و انسان است مانند لوح ،قلم ، عرش ، کرسی، آسمان و زمین ، ملائک و شیاطین و ….بخشی دیگر از معارف مربوط به خود انسانها در زندگی قبل از دنیا و بعد از دنیا است (زندگی قبل از دنیا ، شامل تاریخ پیدایش – تاریخ نبوت و رسالت و وحی – و ولایت- )و بعد از دنیا شامل : برزخ و معاد و وو…….
معارف قرآن بی نهایت است و در سراسر زندگی دنیا و آخرت این معارف تجلی می کند.
من عرف نفسه فقد عرف ربه. انسان به تکامل نمیرسد مگر با شناخت خود وشناخت هویت خود که انگاه خدای خود را شناخته است. ریشه ایمان از امن یعنی آ سودگی و راحتی بدون دغدغه از نگرانیها و تشویش هاست.دغدغه ها نقشی درروح و روان انسان ندارد زیرا دل انسان محکم به ایمان است و روحش تجلی نوری است که ظلمت را نمی پذیرد. و هنگامی که سپری محکم بنام ایمان در روح و وجود انسان رخنه کند هیچ یک از جنبه های منفی حاصل از دغدغه های فکری در برابر ان تاب مقاومت ندارد. ایمان آتشی افروخته است که خاموشی ندارد . ایمان درختی است که ریشه اش یقین است.
عافیت نقطعه مقابل ابتلاء و گرفتاری است و به معنای سلامت از هر نوع آفت و ناگواری جسمی و روحی ، ظاهری و باطنی ، دنیوی و اخروی است .
نعمت عافیت بعد از نعمت یقین از نعمتهای بزرگ خداوند است.
عید بزرگ مبعث بر تمام مسلمانان مبارک - در چنین روز بزرگی مرگ بر آمریکا را فراموش نکنید - اون - ترامپ جنایتکارخواسته حال مسلمانان را بگیرد ولی غافل از اینکه قدرت خداوند و پایداری ملت مقاومت پوزه اش را به خاک خواهد مالید و آنچنان حالش را خواهد گرفت که راه گریزی نداشت باشد اللهم عجل لولیک الفرج و عافیة والنصر انشالله
جوانان بشنوید از امام حسین (ع) و دنبال گناه به هر شگل آن باشد نروند.
ایشان می فرماید: پنج کار را انجام بده و آنگاه هر چه می خواهی گناه کن.
روزی خدا را مخور و هر چه می خواهی گناه کن.
از حکومت خدا بیرون برو و هر چه می خواهی گناه کن.
جایی را انتخاب کن تا خداوند ترا نبیند هر چه می خواهی گناه کن.
وقتی عزرا ئیل برای گرفتن جان تو آمد او را ازخود بران و هرچه می خواهی گناه کن.
زمانی که مالک دوزخ ترا بسوی آتش می برد در آتش وارد مشو هر چه می خواهی گناه کن .
جوان اندکی فکر کرد و شرمنده شد و در برابر واقعیّتهای طرح شده چاره ای جز توبه نداشت
براستی شیوه های حفظ خود از وسوسه های شیطانی چگونه است؟ آیا خود را می شناسی؟ آیا هر کار ی که نباید انجام دهی و انجام دادی و ناپسند بود به گردن شیطان زبون می اندازی؟ راستی مقصر کیست که حرام را بجای حلال مصرف می کند؟ شیطان یا نفس اماره بسوء
سلام علیکم دوستان عزیز - هدف نشر فرهنگ اسلامی است و همه شروحی را که خداوند تعالی به من توفیق داده در کوثر بلاگ انتشار داده ام تا مورد استفاده دوستان و عزیزان قرار گیرد و انتشار یابد باقیات و صالحات .تقبل منی یا الله-از وبلگها هم دیدن نمایید
Madiyar.kowsarblog.ir
Photo-463.kowsarblog.ir
Yadbiza.mahdiblog.com
Dajmohkam.blogfa.com
سلام علیکم دوستان عزیز - هدف نشر فرهنگ اسلامی است و همه شروحی را که خداوند تعالی به من توفیق داده در کوثر بلاگ انتشار داده ام تا مورد استفاده دوستان و عزیزان قرار گیرد و انتشار یابد باقیات و صالحات .تقبل منی یا الله-از وبلگها هم دین نمایید
Madiyar.kowsarblog.ir
Photo-463.kowsarblog.ir
Yadbiza.mahdiblog.com
Dajmohkam.blogfa.com
هر یک از دوستان مشتاق مطالعه باشد پیام دهد برایش می فرستم - باقیات وصالحات
سلام علیکم دوستان عزیز - هدف نشر فرهنگ اسلامی است و همه شروحی را که خداوند تعالی به من توفیق داده در کوثر بلاگ انتشار داده ام تا مورد استفاده دوستان و عزیزان قرار گیرد و انتشار یابد باقیات و صالحات .تقبل منی یا الله-از وبلگها هم دین نمایید
Madiyar.kowsarblog.ir
Photo-463.kowsarblog.ir
Yadbiza.mahdiblog.com
Dajmohkam.blogfa.com
تفسیر موضوعی قران همراه با امام شناسی در قران
Madiyar.kowsarblog.ir
Photo-463.kowsarblog.ir
Yadbiza.mahdiblog.com
Dajmohkam.blogfa.com
شرح دعای کمیل با ترکیب دعا.
Madiyar.kowsarblog.ir
Photo-463.kowsarblog.ir
Yadbiza.mahdiblog.com
Dajmohkam.blogfa.com
شرح 8 دعا صحیفه سجادیه -مطالب آن چگونه خدا را بشناسیم –زندگی پیامبر و همسران ایشان و اصحاب و تابعین- دوست شناسی و دعا در حق دوستان دعای 5- دعا هنگام صبح وشام و شرح ان- دعاهنگام نزول بلا و یا حادنثه ای- دعا برای دوری از اخلاق ناپسند و شرح ان دعای 8- که 45 نکته اخلاق را شرح داده است هر کدام را بخواهید و مشاق باشید به وبلگ رجوع نمایید و دریافت کنید یا با پامک ارسال می گردد - من اینها را نوشته ام به حول و قوه الهی و بصورت عمومی تدریس می کنم.
شرح دعای کمیل با ترکیب دعا.
Madiyar.kowsarblog.ir
Photo-463.kowsarblog.ir
Yadbiza.mahdiblog.com
Dajmohkam.blogfa.com
تفسیر موضوعی قران همراه با امام شناسی در قران
Madiyar.kowsarblog.ir
Photo-463.kowsarblog.ir
Yadbiza.mahdiblog.com
Dajmohkam.blogfa.com
چرا شیطان؟ پناه بر خدا! حتما این متن را بخوانید نوشته بنده حقیر است بخاطر زنان بی ایمان!دلم درد دارد!
براستی این شیطان ملامت گر وسوسه گر چیست، کیست؟
وقتی تسلیمش می شوی ولت نمی کند تا برای او سجده نمایی. تازه در آخرت هم تو را رها نمی کند ، او نمی گوید گناه تو بخاطر وسوسه های من بود . او تو را ملامت می کند که چرا به حرفش گوش دادی و تسلیمش شدی !
می دانی مشگل کجاست؟
مشگل خودت هستی که بی اراده ای!
مشگل خودت هستی که عاشق دنیایی و پرهیزگاری را نیاموخته ای-
مشگل غفلت تو وسهل انگاریت در شناخت و کسب معارف اسلامی است .
مشگل روح نا آرام توست که راه درمانش را نیافتی!
مشگل انتخاب نادرستِ مسیر زندگی است.!
مشگل تو در بی هدفی و نا آشنایی با مهارتهای اجتماعی است .
مشگل تو در گم کردن معشوق است چون اگر عاشق واقعی بودی معشوق را هرگز گم نمی کردی و به سوی ضد ارزشها پناه نمی بردی.
شیطان رانده شده در برابر خدا ایستاد و به خدا قسم خورد که تا قیامت مردم را از چهار سو مورد حمله قرار می دهیم.!
تو چرا شیطان را در رسیدن به اهدافش یاری کردی ؟
تو چرا در کلاس شیطان وارد شدی، و جنگی که او با خدا شروع کرد، ادامه اش دادی؟
خون ریخته شده شهدای اسلام ، پاسداری می خواهد – خون ریخته شده ائمه(ع)، پاسداری می خواهد – خون ریخته شده حق داران برای بقاء اسلام و مسلمین ،پاسداری می خواهد،
کجایند منتقم ها؟
چرا خاموش مانده اند و دنیای با شکوه عزّت و مردانگی را با نمایشی از جهل و نادانی پر کرده اند تا در هر گوشه و کنار آن ،شیاطین انس با رنگ و لعابهای لائیک و فرماسونری وفمینیسم و غیره میدان را محل جولانگاه قدرت و قدرت طلبی خود قرار دهند و خدا را به فراموشی بسپارند و بر طبق موازین غیر اسلامی حرکت ناپسندِ استقبال از بی هویتی را به نمایش بگذارند،تا زن و مرد در کنار هم در عملکرد خود بجای تو دهنی به دشمن یهود و نصارا ، هویتی دگرگون و لائیک پسند داشته باشند. اینها نزغ شیطان در وجود انسان است. اینان تا خود را نیابند و به هویت خود پی نبرند همچنان در گمراهی و ضلالت غوطه وراند و جز خسر الدنیا و الاخرة نصیب دیگری ندارند. و علاوه بر آن ، این بازندگان دنیا و آخرت همواره اشک حسرت بر رویشان جاری است . ایکاش این انسان می فهمید و نادان نبود و برای خود ارزشی قائل بود وبدنبال بی ارزشی و بی هویتی حرکت نمی کرد.
من الله التوفیق
دعا و توسل، دو نیاز آدمی و دو بال پرواز او برای فرار از دل مردگی حاکم بر فضای زندان دنیا هستند . همین امر انسان را بر آن می دارد تا در پی دست یابی به عواملی باشد که او را در راه درک مفاهیم ادعیه و زیارات یاری می رسانند . در میان این عوامل، دقت در فرازهای دعا، سهم بسزایی در فهم معنای روح بخش آن ایفا می کند; یعنی فهم سیر و انتقالاتی که برای تربیت روح انسان ها در نیایش های معصومین علیهم السلام است، همانطور که نیاز به ترجمه و شرح واژگان دارد، محتاج آگاهی از اسرار پنهان در بین فقرات و نظم و سیاق کلی آن ها نیز می باشد; زیرا ترکیب کلی و مجموعه ی فرازهای دعا، منظومه ی به هم پیوسته ای هستند که بر زبان اولیای خدا علیهم السلام برای رشد و صعود و در نهایت تقرب روح آدمی به معبود یکتا، جاری شده اند .
ای خدای من، آیا اگر کسی تو را بخواند بر او رحمت میآوری تا در دعا بکوشم؟ یا کسی را که به درگاهت بنالد میآمرزی تا در گریه شتاب نمایم؟ یا از کسی که از سرِ فروتنی صورت به خاک درگاهت بساید در میگذری؟ یا کسی را که به پیشگاهت از سرِ اعتماد از فقر و نداری خود شکوه کند بینیاز میگردانی؟
خانواده موفق زیبا عمل می کند، زیبا می اندیشد. زیبا بهره برداری می کند. بی ارزشی ها را دفن می کند. درد را می شناسد درمان را هم می داند. اهل خانه از هم جدا نیستند در کنار هم به ریسمان خداوند و اهل بیت (ع) چنگ می زنند. طاعت الهی از خانواده دور نمی شود. عرفانهای کاذب را می شناسند. دور شدن از خدا را ضلالت و گمراهی می دانند. مفهوم کتاب الهی را می شناسند پس در اخلاق و سیاست و هنر و فرهنگ و احکام دین موفقند. مادر آگاه در یک خانواده پازلها را بجا و به مقدار لازم مطابق روحیه خانواده در جای خود قرار می دهد.
ای مادر بدان اگر پازل های تو رنگ هرج و مرج، بی دینی، بی حیایی، از همه مهمتر خودخواهی باشد، مکانی ندارد، آرامشی ندارد، خود را گمراه کرده، دیگران را نیز گمراه می کند پس در پیشبرد اهدافت با شکست مواجه خواهی شد هر چند ظاهری آراسته و قابل توجه داشته باشی.
خداوند به عزیر(ع) وحی فرمود: هر گاه بلائی به تو رسید پیش آفریدگانم شکوه مکن ، همان گونه که من وقتی بدی ها و رسوایی هایت فراز می آید از تو پیش فرشتگانم شکوه نمی کنم.
سال نو شد در روز شهادت امام هادی(ع)؛ امّا دلم گرفته - دلم شاد نیست تا آقا نیاید دلم شاد نمی شود . هیچ چیز بار اندوه دوری از امام زمانم را از دوش بر نمی دارد پس شروع کردم به خواندن دعای شانزدهم صحیفه سجادیه که مناجاتی با خدا داشته باشم ، بلکه روحم جلا یابد . قسمتی را با ترجمه برایتان می فرستم امیدوارم شما هم همچنان در محفل امام سجاد (ع) باشید تا دلتان آرامش یابد.
وَ یَا مَنْ إِلَی ذِکْرِ إِحْسَانِهِ یَفْزَعُ الْمُضْطَرُّونَ وَ یَا مَنْ لِخِیفَتِهِ یَنْتَحِبُ الْخَاطِئُونَ
وای که بیچارگان به یادآوری احسانت پناه میبرند،ای که خطاکاران از بیم تو به شدت گریه میکنند،
یَا أُنْسَ کُلِّ مُسْتَوْحِشٍ غَرِیبٍ ،ای همدم هر وحشتزده دور از وطن،
وَ یَا فَرَجَ کُلِّ مَکْرُوبٍ کَئِیبٍ ،ای گشایش هر اندوهگین دلشکسته،
وَ یَا غَوْثَ کُلِّ مَخْذُولٍ فَرِیدٍ،،ای فریادرس هر درمانده تنها،
، وَ یَا عَضُدَ کُلِّ مُحْتَاجٍ طَرِیدٍای مددکار هر محتاج رانده شده
أَنْتَ الَّذِی وَسِعْتَ کُلَّ شَیْءٍ رَحْمَهً وَ عِلْماً، تویی که رحمت و دانشت همه چیز را فرا گرفته،
وَ أَنْتَ الَّذِی جَعَلْتَ لِکُلِّ مَخْلُوقٍ فِی نِعَمِکَ سَهْماً، تویی که هر آفریده را از نعمتهایت بهرهای مقرر فرمودهای،
وَ أَنْتَ الَّذِی عَفْوُهُ أَعْلَی مِنْ عِقَابِهِ، تویی که عفوت بر عقابت غلبه دارد،
وَ أَنْتَ الَّذِی تَسْعَی رَحْمَتُهُ أَمَامَ غَضَبِهِ . و تویی که مهرت پیشاپیش غضبت در حرکت است،
وَ أَنْتَ الَّذِی عَطَاؤُهُ أَکْثَرُ مِنْ مَنْعِهِ؛ و تویی که عطایت از منعت بیشتر است،
. وَ أَنْتَ الَّذِی اتَّسَعَ الْخَلَائِقُ کُلُّهُمْ فِی وُسْعِهِ . و تویی که پهنه رحمت و مهرت همه آفریدگان را فراگرفته،
وَ أَنْتَ الَّذِی لَا یَرْغَبُ فِی جَزَاءِ مَنْ أَعْطَاهُ ؛و تویی که چون نعمت به کسی مرحمت کنی چشم پاداش از او نداری،
وَ أَنْتَ الَّذِی لَا یُفْرِطُ فِی عِقَابِ مَنْ عَصَاهُ . و تویی که در کیفر عاصیان افراط نمی کنی و اعتدال را رعایت می کنی،
خدایا به من لذّت عافیت را بچشان “ربنّا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخرة حسنه وقنا عذاب النّار”
در اینجا قرآن مردم را به دو گروه تقسیم می کند، می فرماید: گروهی از مردم می گویند خداوندا! در دنیا به ما (نیکی ) عطا فرما ولی در آخرت بهره ای ندارند (فمن الناس من یقول ربنا آتنا فی الدنیا و ما له فی الاخرة من خلاق )**(خلاق) به گفته راغب به معنی فضائل اخلاقی است که انسان کسب می کند و در اینجا به گفته مرحوم (طبرسی) به معنی نصیب و بهره آمده است (که نتیجه فضائل اخلاقی است).)
و گروهی می گویند پروردگارا به ما در دنیا (نیکی ) عطا کن و در آخرت (نیکی ) مرحمت فرما و ما را از عذاب آتش نگاهدار (و منهم من یقول ربنا آتنا فی الدنیا حسنة و فی الاخرة حسنة و قنا عذاب النار)
در حقیقت این قسمت از آیات اشاره به خواسته های مردم و اهداف آنها در این عبادت بزرگ است بعضی جز به مواهب مادی دنیا نظر ندارند و چیزی غیر از آن از خدا نمی خواهند بدیهی است آنها در آخرت از همه چیز بی بهره اند.
ولی گروهی هم مواهب مادی دنیا را می خواهند و هم مواهب معنوی را بلکه زندگی دنیا را نیز به عنوان مقدمه تکامل معنوی می طلبند و این است منطق اسلام که هم نظر به جسم و ماده دارد و هم جان و معنا و اولی را زمینه ساز دومی می شمرد و هرگز با انسانهای یک بعدی یعنی آنها که در مادیات غوطه ورند و برای آن اصالت قائلند، یا کسانی که به کلی از زندگانی دنیا بیگانه اند سازگار نیست.
در این که منظور از حسنة در این آیه چیست ؟ تفسیرهای مختلفی برای آن ذکر کرده اند،
-تفسیر نمونه جلد 2 صفحه 66
در روایتی از امام صادق (علیه السلام ) به معنی وسعت رزق و حسن خلق در دنیا و خشنودی خدا و بهشت در آخرت تفسیر شده است (انها السعة فی الرزق و المعاش و حسن الخلق فی الدنیا و رضوان الله و الجنة فی الاخرة ).**مجمع البیان جلد1 صفحه -297
تولد بانوی نمونه و نمونه زن دنیا مبارک باد:
برای اینکه عزیز همسرتان باشید:
همیشه صادق باشید. صداقت شما هیچ وقت از یاد همسرتان نخواهد رفت و بیصداقتی نیز براحتی میتواند اعتماد همسرتان را از شما سلب کند و او را به شما بدبین کند و همین باعث از بین رفتن عزت شما شود.
بر اعصاب خود مسلط باشید. از کوره در نروید . موقع عصبانیت ممکن است متوجه رفتار و گفتار خود نباشید و حرفی بزنید که همسرتان را ناراحت کند و برنجد. شاید عصبانیت تان بعد از مدتی فروکش کند و شما آن را فراموش کنید، ولی همسرتان هیچ وقت حرفهایی را که شما در عصبانیت به او گفتهاید از یاد نمیبرد. افرادی که زود عصبانی میشوند، برای اطرافیانشان خستهکنندهاند چون در پی هر گفتار و رفتاری باید منتظر عصبانیت شما باشند و این واقعا زجر آور است که کسی دائما از دست همه عصبانی باشد و با هر چیز کوچکی از کوره در رود.
نقاط مثبت را هم ببینید و بدبین نباشید. وقتی همیشه به ایرادهایی که همسرتان دارد فکر کنید، روز به روز بیشتر از او دور میشوید، اما اگر همیشه به نقاط مثبت او بیندیشید آنوقت هر روز بیشتر از دیروز برایتان عزیز میشود.
هر زنی که میخواهد برای همسرش عزیز بماند، باید به برخی نکات اهمیت بدهد مثل اینکه، به ظاهر خود اهمیت بدهد و همیشه لباس مناسب بپوشد. تشخیص ظاهر مناسب برای هر مکان کار سختی نیست و شما میتوانید با توجه به حساسیتها و نظرات همسرتان در این مورد، آنها را پیدا کنید.
خوب آشپزی کنید. شاید بعضی از زنها آشپزی را دوست نداشته باشند و آن را وظیفه خود ندانند، اما تقریبا بیشتر مردها از همسر خود انتظار دارند یک غذای خوب برای آنها تهیه کند
—.
به سرعت میدان را برای نفر سوم خالی نکنید. در اکثر مواقع زنان با مشاهده این وضعیت به شدت سرخورده شده و بعد از مدتی کشمکش و درگیری با همسر، زندگی زناشویی را ترک می کنند و به راحتی اجازه می دهند نفر سوم از این فرصت استفاده کرده و در دل همسر شان جا باز کند.
شما علی رغم شکست عاطفی که دیده اید باید بمانید، مشکلات را شناسایی و حل کنید و شخص ثالث را کم کم از زندگی خویش بیرون کنید. اجازه ندهید به همین راحتی زندگی چند ساله تان را از دست داده و همه چیز را رها کنید. اگر لازم دیدید و یا به شدت احساس خشم و عصبانیت کردید، با همسرتان صحبت نکنید اما به نقشهای زناشویی خود مانند رسیدگی به امور خانه و فرزندان، آشپزی و.. عمل کنید-
این نکته را فراموش نکنید که زنان قدرت کافی برای مقابله با خیانت را دارند،در جهت بهبود شرایط زندگی تلاش نمایید . برای مردان احترام و ارزش نهادن مهمترین چیز است به انها نشان دهید تا چه اندازه به انها احترام می گذارید.به رابطه جنسی او فکر نکنید . خود را مشغول به امورات دیگر کنید.
.
نپوشیدن لباس دشمن:
لباسی که خدا دشمن می دارد لباس شهرت است.امام صادق(ع) می فرماید : خدا لباس شهرت را دشمن دارد و نیز می فرماید :برای خواری مردمان همان بس که لباس انگشت نما و بدنام کننده بپوشند .(مکارم الاخلاق ص116)
ای بندگان خدا از دشمن خدا پرهیز کنید مبادا شما را به بیماری خود مبتلا سازد و با ندای خود شما را به حرکت در آورد و با لشکرهای پیاده و سواره خود بر شما بتازد به جانم سوگند ، شیطان تیر خطرناکی برای شکار شما بر چلّه گمان گذارده و تا حدّ توان کشیده و از نزدیکترین مکان شما را هدف قرار داده است.(خطبه 192 نهج البلاغه – هشدار از دشمنی های شیطان)
پرهیز از لباس سران متکبّر و خودپسند ؛ آنان که به اصل و حسب خود می نازند و خود را بالاتر از آنچه که هستند می پندارند و کارهای نادرست را بخدا نسبت می دهندو نعمتهای گسترده خدا را انکار می کنند تا با خواسته های پروردگار مبارزه کنند و نعمتهای او را نادیده بگیرند.آنان شالودۀ تعصّب جاهلی و ستونهای فتنه و شمشیر های تفاخر جاهلیت هستند.شیطان آنها را برای گمراه کردن مردم ، مرکبهای رام قرار داد و از آنان لشکری برای هجوم به مردم ساخت و برای دزدیدن عقلهای شما آنان را سخنگوی خود برگزید که شما را هدف تیرهای خویش و پایمال قدمهای خود و دستاویز وسوسه های خود گردانید.(همان)
صرفه جویی در خرید شیرینهای نوروز:
عزیران هر سال به مدت طولانی ایام نوروز را با شیرینهای خانگی به نحو احسن و خیلی خوشمزه که دیگران لذت می برند پر می کنم حال نان نخود چی را به ظما طلاب می آموزم>
ابتدا به مقدار کم تا ورزیده گردید > 250 گرم روغن حیوانی یا گره آب شده که دوغ آن گرفته شده باشد تا شیرینی وقتی می ماند تیز نشود.
250 گرم آرد نخودچی خالص که من خودم نخودچی را می خرم و خرد می کنم از طور پارچه ای رد می کنم که زبری ها گرفته شود . آرد نخودچی آماده در بیرون با آرد مخلوط است مگر از جای مطمئن بخرید.
130 گرم خاک قند نرم . و الک شده - روغن و خاک قند را با هم مخلوط کرده خوب ماساژ دهید تا کرمی درست شود بعد آرد را آهسته آهسته وارد کنید ابتدا فندقی می شود ولی باید آنقدر هم بزنید تا وقتی به اندازه یک گردو از آن بر می دارید به خوبی در دست پهن شود و تکه نشود . مراقب باشید یک نکته حساس که زیاد ماساژ ندهید تا به رو غن بیفتد. خمیر را یک نایلون رویش بکشید و در بیرون بدون یخچال تا 24 ساعت بماند بعد از این مدت پهن کنید اگر دیدید که در موقع پهن کردن تکه تکه می شود کمی روغن بزنید و ماساژ دهید تا درست شود قطر خمیر بستگی به خواست شما دراد . بعد کف سینی را فویل پهن کنید و دانه دانه نخودچی را در داخل سینی با تزیین قرار دهید فر را قبلا گرم کرده و روی درجه پایین پایین گذارده در وسط فر به مدت یک ربع - دقت کنید که زود می سوزد. علامت ان اینست که بعد از یکربع چنگال را داخل یکی از شیرینی ها کرده اگر چنگال فرو نرفت شیرینی حاضر است وگرنه باید بیشتر بماند . بعد از پختن از فر درآورید و بگذارید چند ساعت بیرون و آزاد بمان تا کاملا سرد گردد و بعد در شیرینی خوری تگذارید موفق باشید.
کلوا و اشربوا و لا تسرفوا: ایام ایام نظافت است و جا بجائی وسایل زندگی - نه پر هزینه کردن مخارج زندگی که بعد دچار فشار اقتصادی شویم. مدیریت خرج را بانوان طلبه در دست بگیرند تا زندگی آنان دچار مشگلات اقتصادی نشود..
شربت شهادت را جوانان در طول سالها نوشیدند- پاسخ قطره قطره خون آنها را چه کسانی باید بدهند؟ چرا بی عفتی و بی غیرتی؟ چرا اختلاس در ایران شهید پرور؟ چرا بی مسئولیتی در انجام وظایف؟ چرا بی عدالتی و عهد شکنی؟ چرا بیکاری برای جوانان؟ چرا فساد در جامعه شهید پرور؟ جواب این سوالات و سوالات بیشمار دیگر را چه کسی باید بدهد؟ رهبر عظیم الشان دو سال است که اقتصاد مقاومتی را عنوان می کنند؟ اگر کار بلد نیستید میز را ترک کنید تا افراد با صلاحیت کا را در دست بگیرند واقتصاد مقاومتی جامعه ما را بهره دهد وگزینه های بی خاصیت ترامپ بجان خودش بیفتد و در نطفه خفه گردد.
دوستان بعد از سالها که انتشارات طغرائی دعای کمیل را که نوشته من بود بالاخره .این دعای چاپ شده با سعی کوشش من تبدیل به پی دی اف شد تا در اختیار شما قرار گیرد . مهم تجزیه و ترکیب موجود در این دعاست .متن شرح با مقدمه اش آیت الله کربلائی (ره) نوشته شده.است . برای طلاب عزیز بسیارمهم است که در تجزیه و ترکیب کار کنند و این هدیه من در این شب عزیز تولد رسول الله (ص) به شما عزیران است انشالله مورد استفاده قرار گیرد که جز این هدفی دیگر ندارم. الصلوات
سلام به دوستان طلبه عزیز که تمام زندگی آنها بر اساس حق گویی و حق طلبی اداره می شود و از دنیای مجازی باطل فاصله می گیرند و در شناخت حق و حق طلبی مصمم هستند . عمر خود را به بهانه نمی فروشند بلکه به بهاء سپری می کنند . شرح دعای سمات که به لطف الهی نوشته ام شرحی است یهودشناسی- انشالله دوستان با مراجعه به وبلاگ این حقیر آن را مطالعه و به دیگر دوستان انتشار دهند ممنون - خداوند یار ویاور شما باشد .photo-463.kowsarblog.ir
شیرینی دنیا در زهد است و زهد در بی رغبتی به دنیاست که زهد در دو کلمه خلاصه می شود: “لکیلا تأسوا علی ما فاتکم و لا تفرحوا بما اتکم ” شهادت بانوی فرزانه نبوت حضرت فاطمه الزهراء (س) به ملت بزرگوار ایران و رهبر عظیم الشان تسلیت عرض می کنم واز ایشان تقاضا دارم که به خانواده داغدار پرواز معراج صبر جمیل عنایت فرماید. . صلوات و فاتحه را فراموش نکنید!
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ والعن من أذاها
ناگهان میکائیل به همراه طبقی که با دستمال سبز ابریشمی و زربافت پوشیده شده بود ، نازل شد و آن را جلوی پیامبر گذاشت. و قرار شد کسی جز پیامبر از آن تناول نکند، پس علی مراقب باش که کسی بر من وارد نشود، این غذایی است که بر همه جز بر من حرام است.بعد از افطار ایشان خواست نماز بخواند . جبرئیل گفت: ای محمّد ، هم اکنون به نزد خدیجه برو.
اللهم صل علی فاطمةَ و ابیها و بعلها و بنیها و سر مستودع فیها بعدد ما احاط به علمک اللهم لعن ما أذاها- حتما این صلوات را در قنوت نماز بگویید و بعد دعای فرج را بخوانید- در قنوت خود دای اللهم اصلح کل فاسدٍ من امور مسلمین را بگویید سپس اللهم اشغل ظالمین بالظالمین را بگویید .
آیا نماز شکر خواندید تا خداوند نعمتهای خود را فزونی دهد - بعد زلزله ها و لرزیدن دلها - بعد از فتنه بزرگی که دشمنان برپا کردند - خداوند با فرو فرستادن برفهای سنگین و فراوانی نعمت بما فهماند که من ثواب صبر و استقامت و پایداری شما را اینگونه جبران می کنم- قربان رهبر که قبل از آغاز درس خارج خود نماز شکر را بر پا کردن و این کلید روشنیهاست بیاموزید. !و دعا کنید گمراهان هدایت شوند و اگر هدایتی برایشان نیست آواره گردند.
این انقلاب انقلابی است خدا پسندانه و سر شار از لطف الهی ، شهدا که وظیفه خود را بخوبی انجام دادند خوشا بحال شهدا- ما چگونه جهان را بیداری داده ایم و زمینه ظهور را آماده کرده ایم. خیر و شر در این جهان در مقابل هم حرکت می کنند - تو که انقلابی هستی چگونه چکمه مبارزه را بر پا کرده ای؟ مشت گره کرده تو به سمت چه کسانی و با چه اهدافی است؟ گاهی فکر می کنم که چگونه پاسخ خدا را در شب قبر بدهم ! شبی بس سخت ! چرا باید زنانی را که با ظاهری زننده از پهلویم و کنارم می گذرند را تحمل کنم و سکوت داشته باشم! آیا اسم من طلبه است؟ خدایا از سوال و جواب برزخ و قیامت هراس دارم.
ای انسان با انتخاب صحیح در مسیر زندگی دنیا و انجام کار پسندیده در آن ، طالب دیدار معشوق باش که این دیدار در آخرت مزّیتی دارد، مزیتّی که انسان را در ردیف صالحان محشور می کند.پس رابطه دنیا و دین رابطه ای بس عمیق و پر معناست که حاصل آن می تواند،چالشهای تربیتی و اخلاقی واجتماعی و فرهنگی را بر طرف سازد و انسان را از مسیر شقاوت و بدیختی جدا کرده و به سمت سعادت و نیک بختی بکشاند .
این دعا به نجات انسان مؤمن و مضطر می آید تا او را از گرفتاریها نجات دهد. اگر فرد مضطر باشد ولی صاحب ایمان نباشد سفارش می شود که قبل از توبه ،آنهم توبه نصوح هیچ امیدی نیست که خداوند به او پاسخ دهد.تضّرع و توبه و درخواست از خداوند با خلوص نیّت چاره ساز هر انسان غافل از رحمت الهی است. فضل خداوند شامل انسانهای با فضیلت می شود که صدای فریاد رسی آنان بر گوش عالم ملائکه صدایی آشنا باشد.این است معنای التجاء!!
خداوند تعالی را سپاس می گذارم به جهت توفیقی که در نوشتن شرح دعای هشتم صحیفه سجادیه به بنده حقیر عنایت فرمود.
شگفتیهای اعجاز آمیز این دعا در حین کوتاهی الفاظ (44لفظ) آکنده از معنایی گسترده است که شکوه و عظمت خاصی را برزبان ولی خدا ، جاری می سازد.
این الفاظ کوتاه و پر محتوی در مفهوم وسیع خود علاج دردهای نفسانی است . به وسیله این الفاظ، انسان غافل و گمشده از مسیر حق، اگر توانایی تزکیه نفس را داشته باشد و میل ورود به طریق حق را داشته باشد (ورود در مسیر معنویت شرایطی دارد)می تواند خود را از بن بستهای غیر اعتقادی وشیطانی نجات دهد چون خواستن ، توانستن است ؛که در این مرحله انسان موفقی که مورد عنایت الهی قرار گرفته در صدد یافتن توفیق بیشتر الهی به سمت دانستن و فراگیری علوم معارف و تعلیم و تربیت حرکت می کند تا جوینده خُلق پسندیده از خُلق ناپسند باشد.
دوستان بعد از سالها که انتشارات طغرائی دعای کمیل را که نوشته من بود بالاخره .این دعای چاپ شده با سعی کوشش من تبدیل به پی دی اف شد تا در اختیار شما قرار گیرد . مهم تجزیه و ترکیب موجود در این دعاست .متن شرح با مقدمه اش آیت الله کربلائی (ره) نوشته شده.است . برای طلاب عزیز بسیارمهم است که در تجزیه و ترکیب کار کنند و این هدیه من در این شب عزیز تولد رسول الله (ص) به شما عزیران است انشالله مورد استفاده قرار گیرد که جز این هدفی دیگر ندارم. الصلوات
بخاطر هفته وحدت بخشی از پایان نامه خود را که دفاع از مبانی تشیع"اجتهاد برنص” بود (پیایان نامه ارشد)مربوط به وحدت اسلامی را برای دوستان خود ارسال می دارم. التماس دعا.
تأکید بر حفظ وحدت در سیره علوی
خلفا ی سه گانه نصوص خلافت را به خاطر جهاتی که در پیش گفتیم تفسیر و توجیه کردند و آنان هر نصی و روایتی که با سیاست نصب امرا و فرماندهان تدبیر امور دولت ، برقرای شئون مملکت ارتباط داشت ، با اجتهاد خود می سنجیدند و آن را تفسیر و توجیه می کردند. پس ازآن که زمام امور را در دست گرفتند با کسانی که آن نصوص را یاد آورمی شدند و یا به آنها اشاره می کردند به شدّت برخورد می کردند.در چنین هنگامه ای توجه آن حضرت به امر دین ، او را از توجه به خلافت باز داشت زیرا می دانست که دنبال خلافت رفتن موجب خطر برای امت ، و نابودی دین خواهد بود. لذا بقای اسلام و مصلحت عموم مسلمانان را بر خلافت و حق شخصی خود مقدم داشت وآخرت را بر دنیا ترجیح داد ولی در خانه نشست بیعت نکرد تا این که با زور و جبر برای بیعت ایشان رابردند تا حق خویش را حفظ و حجتی بر کسانی که از اوعدول نموده اند ، داشته باشند. ایشان با این عمل که با اختیار بیعت نکرد بین حفظ دین و حفظ حق خود ، یعنی خلافت و امارت مؤمنان جمع نمود.این کار بر اصالت رأی ، درک ، حلم و بردباری ، سعۀ صدر و تقدیم مصالح عموم بر حق شخصی دلالت دارد.
علی(ع) دوران سکوت 25 سالۀ صبر وسکوت و خانه نشینی را تحمّل کرد آنچنان که در نهج البلاغه می گوید :خار در چشم و استخوان در گلو مانده بود. البتّه حضرت بارها با دیگران احتجاج کردند و تعبیر سکوت چندان صحیح نیست زیرا ایشان در برابر خلافهای خلفا سه گانه ، برخوردی انتقاد آمیز و نصیحت گرانه داشتند واز امر به معروف ونهی از منکر فرو گذار نمی کرد تا جائی که حضور امام در دوران عثمان برای حکومت قابل تحّمل نبود و از امام می خواستند تا مدینه را ترک کند. امام برای گرفتن حقّ خود از غاصبان دست به شمشیر نبرد و بر سر قدرت و خلافت با آنان در گیر نشد و کوتاه آمد ،یکی به خاطر حفظ و بقای اسلام و دیگری برای وحدت بین شیعه و سنی.
خلفا ی سه گانه نصوص خلافت را به خاطر جهاتی که در پیش گفتیم تفسیر و توجیه کردند و آنان هر نصی و روایتی که با سیاست نصب امرا و فرماندهان تدبیر امور دولت ، برقرای شئون مملکت ارتباط داشت ، با اجتهاد خود می سنجیدند و آن را تفسیر و توجیه می کردند. پس ازآن که زمام امور را در دست گرفتند با کسانی که آن نصوص را یاد آورمی شدند و یا به آنها اشاره می کردند به شدّت برخورد می کردند.در چنین هنگامه ای توجه آن حضرت به امر دین ، او را از توجه به خلافت باز داشت زیرا می دانست که دنبال خلافت رفتن موجب خطر برای امت و نابودی دین خواهد بود. لذا بقای اسلام و مصلحت عموم مسلمانان را بر خلافت و حق شخصی خود مقدم داشت وآخرت را بر دنیا ترجیح داد ولی در خانه نشست بیعت نکرد تا این که با زور و جبر برای بیعت ایشان رابردند تا حق خویش را حفظ و حجتی بر کسانی که از اوعدول نموده اند ، داشته باشند. ایشان با این عمل که با اختیار بیعت نکرد بین حفظ دین و حفظ حق خود ، یعنی خلافت و امارت مؤمنان جمع نمود.این کار بر اصالت رأی ، درک ، حلم و بردباری ، سعۀ صدر و تقدیم مصالح عموم بر حق شخصی دلالت دارد.
“یا من أظهر الجمیل و ستر القبیح ” ای که زیبائی آشکار کنی و زشتی را بپوشانی"(کلینی – کافی- ج2 ص 577 -578)
از یزید بدتر چه کسی است؟ او جَد در جَد حیوانی در شکل انسان بوده و تربیت شدۀ بازار یهودیت و مسیحیت ،بازن مسیحی، امّا پسرش معاویة بن یزید بعد از به درک واصل شدن یزید وقتی که خواست با مردم بیعت کند، گفت: ای مردم! پدر جَد من ابوسفیان است که با پیامبر خدا بد بود پس گرفتار اعمالش شد. پدر بزرگ من معاویه است با بهترین خلق خدا علی ابن ابیطالب در افتاد و در حال گرفتار اعمالش است. پدرم یزید هم در ردیف پدرش است سپس گریه کرد و گفت : این خلافت را نمی خواهم و خود را خلع می کنم پس بیعت برای خلافت و ستمکاری نمی کنم، این خلافت غنیمت نیست ، اگر خوب بود برای شما بس است و اگر ضرربود برای شما بس است . وقتی بخانه برگشت ، مادرش گفت: ای کاش نطفه تو منعقد نمی شد.! او هم گفت : ای کاش نطفه من منعقد نمی شد تا مادرم تو و پدرم یزید نباشد و بعد از چهل روز او را با زهر کشتند.
پس ظاهر و باطن باید یکی باشد و گرنه نفاق آنچنان بلائی به سر انسان می آورد که جز شرّ چیزی بر او در دنیا و آخرت باقی نمی ماند.
نیّت: روح عمل نیّت است.پس اگر خالص باشد ، خداوند تعالی را ستوده و پاداشش خیر و ثواب و اگر به اغراض دنیوی آمیخته باشد ، ناپسند است و جزایش بدی و عقاب “و لا تطرد الذیّن یدعون ربّهم بالغداةَ و العشیِّ یریدون وَجهَه (انعام/52)کسانی که پروردگارش را می خوانند هر بامداد و شبانگاه وخشنودیش را طلب می کنند ، طرد مکن.”
پس بنده باید نیّت خود را در هر حرکت و سکون خالص گرداند ، چرا که اگر چنین نباشد از اهل غفلت است ” إن هم الاّ کالانعام بل هم أضلُّ سبیلاً” (فرقان/44)
همانا عمل ها با نیّت است و برای هر کس آن چیزی است که نیّت کرده است.
هجرت باید بسوی خداوند باشد ،نیّت باید به سوی خداوند تعالی باشد پس اگر این هجرت و نیّت بسوی دنیا باشد خداوند انسان را به همان واگذار می کند.
قلب جایگاه نیّت است ! خداوند به صورت شما و اموال شما، نگاه نمی کند ، که همانا به قلبها نگاه می کند که آن جایگاه نیّت است . نیّتها بوسیلۀ فرشتگان ثبت می شود زمانی که مسلمانان با کفّار به جنگ بایستند، فرشتگان فرود آمده و اسم آنها را بر حسب مرتبه ای که دارند می نویسد: فلانی برای دنیا جنگ می کند؛ فلانی برای حمیّت جنگ می کند، این از این روست که آگاه باشید و نگویید؛ فلانی در راه خداوند کشته شد مگر در خصوص کسی که برای اعلاء کلمة الله جنگ می کند.
پس هر کس که نیّتش تمام باشد ، یاری خداوند نیز برایش تمام خواهد بود، واگر آن ناقص باشد، به همان اندازه ناقص خواهد بود. چه بسا عملِ کوچکی که نیّتش آن را بزرگ می کند و چه بسا عملِ بزرگی که نیّتش آن را کوچک می گرداند.
نقل شده : که یکی از دارندگان اراده به نزد دانشمندانی رفته ، گفت: کیست مرا به عملی راهنمائی کند که در آن ، همواره برای خداوند تعالی عامل باشم که همانا دوست نمی دارم ساعتی از شب و روز بر من بگذرد ، مگر اینکه برای خداوند متعال عمل کنم . یکی از عالمان به او گفت: همانا تو حاجتت را یافته ای، پس هر مقدار که بتوانی ، عمل خیر انجام بده و هرگاه سست شده یا ترک نمودی همواره نیّت خیر داشته باش که همانا هر کس که ارادۀ عمل خیر کند ، مانند کسی است که آنرا عمل می کند.
آنچه که باید دانست :
عمل از آن حیث که عمل است ، فایده ای ندارد و فایده اش تنها به سبب اثری است که از آن به نفس می رسد ،از نورانیّت و صفا ، وصول این اثر به نفس، که مدام تکرار شود تا نور و صفا را پدید بیاورد و ” تجرد تام” حاصل شده،در ردیف فرشتگان قرار بگیرد وتردیدی نیست که وصول این اثر حاصل از اعمال، تنها با صحت نیّت و خلوص آن ممکن است. والسلام(جامع السعادات- ملا مهدی نراقی)