مهدیار

. نهضت سید الشهداء چند ماهیتی است: ماهیت سیدالشهداء تقوی است و ماهیت یزید نامشروع است ، پس از امام بیعت می خواهد . امّا ماهیت امام این است که حاضر است کشته شود ولی بیعت نکند و این حکم شرعی تا قیامت باقی است تا چگونه نهضت انقلاب اسلامی را بزرگ دانیم و از آن در برابر بیگانگان محافظت کنیم ودر برابر تقاضای نامشروع بیگانگان و سلطه طلبان “نه” بگوییم. ماهیت دیگر نهضت سید الشهداء دعوت مردم کوفه از امام است آن مردمی که در ظاهر به تحریک یزید نامه بر امامشان نوشتند و در باطن نفوذی بودند تا رسالت و امامت را در تشریع از بین ببرند.بنابراین اینجا دیگر “نه” گفتن فایده ندارد- چون باید نهضت پایداری بر جا بماند در حالیکه یکطرفش اعلام بیعت مسلمانان با امامشان است. امام می دانست که کوفیان آماده چنین بیعتی نیستند و اگر به دعوت 18 هزار نامه مردم کوفه پاسخ مثبت نمی داد ، تاریخ امام حسین را ملامت می کرد که اگر امام رفته بود ریشۀ یزید و یزیدیان کنده شده بود و از بین رفته بود. مصیبت عاشورا بزرگترین بلا در اسلام و در تمام آسمانها و زمین است و امروزه جوامع اسلامی باید از آن پند بگیرند در برخورد با دشمنان صهیونیسم و مسحیت ، چون مصیبت عاشورا ظاهری دارد و باطنی – و تمام این عوامل دقیقاً باید مورد بررسی قرار گیرد. امام حسین علیه السلام مدافع اسلام است پس در برابر غرش روباهان و دغلبازان جوابش “نه” است تا اسلام زنده بماند .امام حسین علیه السلام اهل تعاون است – با مردم است – پس به دعوت مردم حرکت می کند – امام حسین علیه السلام مهاجم است- مردی انقلابی است - پس به حکومت نامشروع وقت هجوم می کند (امام خمینی از جد بزرگوارش آموخته بود). حسین ثائر است می خواهد انقلاب کند. حسین می خواهد ؛ مردم بیدار باشند و عاملان امر به معروف و نهی از منکر باشند؛ مقصد حسین شوق به لقاء الله است و از هر زشتی و هر نازیبایی جدا می شود . او الگو و پیشوا است ووظیفه شرعی خود می داند که به تقاضای مردم لبیک گوید و حرکت کند . آنجا که مردم دیگر از او جدا شدند و سر قولشان نماندند ، امام تکلیف و وظیفه ای ندارد. (جامعه انقلابی ایران نیز حمایت از رهبر خویش را سر لوحه افکار و عقاید و مبارزه طلبی خود می داند)